همه‏ي اصحاب و لشکريان از دور حضرت پراکنده شده بودند. و هر چه حضرت مي‏فرمود: «الي عباد الله، الي عباد الله، به سوي من آييد اي بندگان خدا، به سوي من آييد اي بندگان خدا [1] «گوش نمي‏کردند و فرار را بر قرار ترجيح مي‏دادند، و از بين اين همه سپاه تنها دو نفر باقي ماندند و از حضرت دفاع کردند يکي حضرت اميرالمؤمنين (صلوات الله عليه) بود و ديگري [ صفحه 295] هم جناب ابودجانه سماک بن خرشة الانصاري که به حدي مجروح شد که قدرت دفاع را از کف داد. و تنها کسي که از جان مقدس حضرت رسول الله صلي الله عليه و اله حفاظت کرد، حضرت حيدر کرار (صلوات الله عليه) بود. تا آنجا که زخم‏هاي زيادي بر بدن مبارکش وارد شد، و شمشير آن حضرت شکست، و حضرت رسول اکرم صلي الله عليه و اله شمشير ذوالفقار خود را به ايشان عطا کرد. [2] . و چنان از جان آن حضرت دفاع مي‏کرد، که تمام لشکر بلکه فرشتگان الهي را به شگفتي واداشت که جبرئيل عليه‏السلام در ميان زمين و آسمان فرياد برآورد: لا سيف الا ذوالفقار و لا فتي الا علي [3] . بلکه بعضي گفته‏اند که به پيامبر صلي الله عليه و اله خطاب شد: ناد عليا مظهر العجائب‏ تجده عونا لک في النوائب‏ کل غم و هم سينجلي‏ بولايتک يا علي يا علي [4] . بزرگان اهل معرفت، اين دو بيت شريف را «کلمه‏ي علويه تفصيليه» و «باب باطن» مي‏گويند و براي آن آثار بسياري ذکر کرده‏اند.

[1] بحارالانوار ج 20: 26 و 70. [2] بحارالانوار ج 20: 71. [3] همان و: 84 و 85 و... [4] همان: 73.