بنابر معناي دوم، خداوند به حضرت نعمتي بزرگ عطا کرد، و آنچه که ذهن را مشغول به خود مي‏کند، اينکه آن نعمت عظيم چيست؟ و اين پرسشي است که پاسخ آن به سادگي به دست نمي‏آيد. گرچه مي‏توان با دقت در رواياتي که از ناحيه معصومين به دست ما رسيده - اگرچه در حد احتمال باشد - راهي به جواب آن پيدا نمود. و وجوهي را بيان کرد. وجه اول: رفعت و بلند شدن نام و ياد آن حضرت در عالم و جهان هستي، چنانچه در [ صفحه 260] زيارت آن حضرت آمده که: «رفع [الله] ذکرک في العليين»؛ خداوند يادت را در عالم عليين بلندمرتبه قرار داد. و بلندمرتبه نمودن نام آن حضرت توسط حي داور، کاشف از بلندي مرتبه خود آن حضرت نزد پروردگار عالميان است، چرا که وقتي خداوند يادش را آن هم در نزد ساکنان عالم «عليين» بلندمرتبه کرد حتما خود آن حضرت از عظمت و بزرگي فوق‏العاده‏اي برخوردار است. وگرنه يادش بلندمرتبه نمي‏شد. و شايد آن نعمت عظيم، عبارت باشد از جلالت و عظمتي که خداوند به او عنايت کرده که از لوازم آن، عظمت و بزرگي خود او است. وجه دوم: مقام و درجه‏اي است که خداوند به او ارزاني داشته که در قيامت همه‏ي شهدا آرزوي آن را مي‏کنند. حضرت امام سجاد (صلوات الله عليه) در وصف عموي بزرگوارشان فرمودند: «... ان للعباس عندالله تبارک و تعالي منزلة يغبطه بها جميع الشهداء»؛ [1] . همانا نزد خداي تبارک و تعالي براي عمويم مقام و جايگاهي است که همه شهداي عالم بدان مقام به او رشک برند. بنابراين آن نعمت عظيم همان منزلت و جايگاهي است که حضرت قمر بني‏هاشم در نزد خداوند تبارک و تعالي دارد. حال سؤال مهم همين جا است که آن منزلت و مقام چگونه مقامي است که همه‏ي شهدا با آن جلالت و عظمت و بزرگي که دارند - همانند حضرت حمزه سيدالشهدا، حضرت جعفر طيار عليهماالسلام، شهداي کربلا و... - آرزوي حضرت عباس (سلام الله عليه) را دارند، و بر حضرتش به خاطر آن منزلت رشک برند. وجه سوم: تساوي حرمتش با حرمت اسلام، از همين روي حضرت امام صادق (صلوات الله عليه) در زيارت ايشان فرمودند: [ صفحه 261] «لعن الله أمة استحلت منک المحارم، و انتهکت فيک حرمة الاسلام»؛ خداوند لعنت کند مردمي را که حرامهاي خداوند را در حق تو روا داشتند، و با کشتن تو شکوه اسلام را شکستند. بنابراين شکوه و حرمت و عظمت اسلام همانا شکوه و عظمت و حرمت حضرت عباس (سلام الله عليه) بود، که با شکست آن، حرمت و عظمت اسلام شکست. مرحوم مقرم قدس سره مي‏گويد: «... از اينجا معلوم مي‏شود که حضرت اباالفضل (سلام الله عليه) منزلت و رتبه دارد که به منزلت و مقامات امامان معصوم نزديک است. و اين مقامي فوق عصمت است.» با اندک تأمل راز فرمايش حضرت امام صادق (صلوات الله عليه) در اين فراز از زيارت روشن مي‏شود چرا که پيش از اين گفته شد که «حقيقت ايمان، امام معصوم است.» و حضرت عباس (سلام الله عليه) با آن قدرت و جلالت حيدري از حضرت امام حسين (صلوات الله عليه) دفاع کرد، و حقيقت دفاع از ولايت همان اسلام است، از اين روي شکستن شکوه و جلال حضرت قمر بني‏هاشم (سلام الله عليه) شکستن شکوه و جلال اصل اسلام است. و هر کس حرمت اسلام را بشکند ملعون است، و لشکريان دشمن، حرمت حضرت اباالفضل (سلام الله عليه) يعني اسلام را شکستند و مستحق لعن توسط امام معصوم (صلوات الله عليه) شدند. مرحوم مقرم مي‏گويد: «اين خطاب را در هيچ يک از شهداي کربلا نمي‏يابيم، با وجود آن که آنان به برترين مرتبه‏ي فضل و برتري رسيده‏اند». [2] .

[1] ترتيب الامالي ج 5: 186 به نقل از «امالي صدوق مجلس 70 حديث 10» و توضيح اين حديث شريف ان شاء الله خواهد آمد. [2] سردار کربلا: 238.