محقق رحماني و عالم رباني مولا فضل دربندي قدس سره و عالم انديشمند و محقق ريزبين و متفکر نازکانديش علامهي بيرجندي قدس سره مينويسد:
«وقتي حضرت عباس (سلام الله عليه) ياوهگوييهاي مارد بن صديف را شنيد» فرمود: «ما أراک أتيت الا بجميل و لا نطقت الا بالتفضيل»؛ [1] نميبينم تو را چيزي آورده باشي مگر پيه سوخته و سخن نگفتي مگر اينکه ادعاي برتري نمودي».
در گفتار مارد بن صديف سه نکته اساسي بود: 1- اينکه من دلسوز تو هستم «اني نصحتک»، «لقد رحمتک» 2- من بسيار از تو برترم «و لعل مثلي لا يقاس بيافع» 3- جسارت به حضرت عباس (سلام الله عليه) «اذ رأيتک يافعا».
حضرت در آغاز پاسخ دو واژه «جميل» و «تفضيل» را به کار گرفتهاند. که هر کدام آنها دو معنا دارند. اما جميل به معناي زيباست و دومين معنا که از ذهن مخاطب دور است و در واقع جواب جسارت او است. يعني «پيه سوخته» [2] همانگونه که معناي نزديک واژه «تفضيل» برتري دادن است، اما معناي دور آن ادعاي برتري کردن است. [3] .
و حضرت از اين دو واژه استفاده کردهاند تا ظاهر عبارت را زيبا نشان داده باشند اما در حقيقت اراده فرمودهاند که اي مارد بن صديف سخنان تو گرچه ظاهري فريبنده دارد، اما در حقيقت نفرتانگيز است، يعني سخنان تو چونان پيه سوخته مشمئز کننده است، و قوه بويايي هر انسان را آزرده ميکند، تو با اين سخنان، لاف زدي و ادعاي برتري بر من نمودي، بنابراين مراد حضرت از «جميل» پيهي سوخته است همانگونه که مراد از «تفضيل» ادعاي برتري کردن است. و اين گونه سخن گفتن يکي از راههاي کنايه و گوياي فصاحت و بلاغت گوينده است.
و اين سخن در حقيقت اولين تازيانه تحقيري است که حضرت عباس (سلام الله عليه) بر شخصيت مارد وارد کردند. و دليل اين مطلب کلام بعدي حضرت اباالفضل است که در
[ صفحه 179]
توضيح کلامشان ميفرمايند:
«غير اني أري جعلک في مناخ تذروه الرياح أو في الضخة الاطمس لا تقبله الانفس، و کلامک کالسراب يلوح، فاذا قصد صارا رضا بوار»؛ [4] .
غير از اينکه ميبينم [گفتار تو را چونان] فضلهاي آبدار در خوابگاه شتران که دستخوش بادهاست و يا در صخرهاي که روي به نابودي دارد. [و از اين روي] هيچکس آن را نميپذيرد.
گفتارت مثل سراب که فقط نمود آب است نه آب، که اگر کسي به قصد سراب حرکت کند، هلاکت و نابودي او را ميربايد.
اگر خوب دقيق شويم در اين دو عبارت درمييابيم که حضرت بعد از آن که فرمودند: گفتار مارد بن صديف چونان پيه سوخته نفرتانگيز است و عجب و خودبيني او را واداشته که ادعاي برتري کند. در اين عبارت کلمات مارد را تشبيه به فضلهاي آبدار ميکنند که در معرض تندباد است و زود حقيقت خود را آشکار خواهد نمود. و از اين روي ميفرمايد: اين ياوهگوييها را کسي قبول نميکند، چرا که سرابي بيش نيست، که هر کس به آن اعتماد کند از تشنگي هلاک خواهد شد.
|