هنگامي که حضرت عباس (سلام الله عليه) طاويه را به خيمه‏ها آورد، به طور طبيعي بعضي از اهل حرم آن اسب را مي‏شناختند، آيا به حضرت امام حسين (صلوات الله عليه) آن هنگام که اسب برادر را ديدند چه گذشت و حال زينب عليهاالسلام وقتي اسب برادر را ديد چه شد؟ آري در روز عاشورا، مصيبت‏هايي که بر حضرت امام حسن مجتبي (صلوات الله عليه) وارد شده بود به ياد اهل حرم آمد و طبعا روضه‏خواني براي امام مظلومان حضرت مجتبي (صلوات الله عليه) شروع شد. در روز عاشورا دو اسب بي‏صاحب به خيمه آمدند، يکي «طاويه» بود، و ديگري «ذوالجناح» اما کدام يک بر اهل حرم سخت‏تر و جانگدازتر بود؟ اگر کمي گوش بسپاري، صداي ناله زينب را مي‏شنوي که با ديدن «طاويه» به ياد مظلوميتهاي برادر افتاد و حزن و اندوه او چندان شد، هنوز صداي سکينه و رقيه به گوش مي‏رسد، که فرياد مي‏زدند واعماه واعماه، و شايد هم مي‏فرمودند: عموجان غربت و تنهايي ما را در اين بيابان بنگر. با چشم دل مي‏توان ديد آن لحظه‏اي را که حضرت عباس با «طاويه» روي به خيمه‏ها آورده، و مي‏توان حدس زد که حبيب بن مظاهر، مسلم بن عوسجه، زهير بن قين اطراف [ صفحه 171] طاويه را گرفته‏اند و بر مظلوميت امام حسن (صلوات الله عليه) ناله سرداده‏اند، و گمان مي‏کنم اينکه حضرت اباالفضل (سلام الله عليه) به زهير فرمود: «لأرينک اليوم شيئا ما رأيته قط»؛ چيزي را امروز به تو نشان خواهم داد که هيچگاه نديده باشي» همين واقعه طاويه باشد. يعني اي زهير شايد تو اسب برادرم نديده‏اي، ولي الآن ببين. شايد به حضرت قاسم هم گفتند: بيا و اسب پدر را تماشا کن، آقاجان علي‏اکبر تو هم بيا اسب عمو را ببين. و چه ناله‏ها که سر داده شد و چه اشکها که ريخته نشد، به طور طبيعي در آن لحظه کربلا مجلس عزا شد و آيا روضه‏خواني هم داشت؟ کدامين مصيبت از مصايب امام حسن مجتبي (صلوات الله عليه) خوانده شد و يا به ياد و خاطره‏ها آمد؟ اما گمان مي‏کنم آنچه به ياد دلاور عرصه کربلا حضرت عباس (سلام الله عليه) آمد، تيرباران شدن بدن منزه و مقدس حضرت امام حسن مجتبي (صلوات الله عليه) بود. اعتقاد اين ناچيز بر اين است که دو روز از روزهاي عمر حضرت عباس (سلام الله عليه) سخت‏ترين روزها بود. 1. روزي که بدن پاک و مطهر امام حسن مجتبي (صلوات الله عليه) را در مدينه تيرباران کردند، و غضب حيدري در حضرت عباس نمايان شد و دست به شمشير بردند که از برادر دفاع کنند، ولي حضرت امام حسين (صلوات الله عليه) دستور دادند شمشير را غلاف کن. 2. روز دوم، روز عاشورا بود که هر چه حضرت قمر بني‏هاشم (سلام الله عليه) اجازه ميدان خواستند، از ساحت قدسي امام حسين (صلوات الله عليه) اجازه صادر نشد. و آنچه حضرت عباس (سلام الله عليه) در کربلا انجام دادند دفاع بود. و چه اندازه سخت است که انساني توانمند باشد اما مولايش اجازه انتقام ندهد. اما سخت‏تر از اين دو روز، روزي بود که درب خانه حضرت فاطمه زهرا (صلوات الله عليها) را آتش زدند و... و مظهر قدرت خداوند ناچار به صبر بود.