عدي از سران شيعهي عراق و از جمله مريدان و حاميان سرسخت اميرمؤمنان علي عليهالسلام بود و در جنگ صفين خود و بستگان و فرزندانش در کنار علي عليهالسلام با معاويه و لشکر شام جنگيده و 3 فرزند وي به نامهاي (طرفه و طريف و طارف) نيز در آن غزوه به شهادت رسيده بودند.
مختار براي عدي احترام فوق العادهاي قائل بود و سخنان و توصيههاي او را ميپذيرفت بستگان حکيم بن طفيل که از طايفه عدي بودند فورا به حضور او رسيدند و از او خواستند پيش مختار برود و از او براي حکيم طلب عفو کند آنان به عدي وانمود کردند که وي جرمي مرتکب نشده و در باب وي گذارشات دروغ به مختار دادهاند عدي گفت: از من کاري ساخته نيست ولي در عين حال نزد مختار ميروم.
[ صفحه 40]
شيعيان و مأموران ابن کامل ديدند که عدي به سرعت به طرف دارالعماره ميرود و قصد او توصيه براي نجات حکيم است آنان ناراحت بودند که مبادا مختار شفاعت عدي را قبول کند و او را رها سازد. ناگفته نماند که مختار قبلا چند نفر از طايفهي طي را که دستگير شده بودند به شفاعت عدي آزاد کرده بود. شيعيان و ياران ابن کامل به او گفتند: «ميترسيم امير وساطت عدي بن حاتم را دربارهي اين خبيث که گناه او مشخص و معلوم است بپذيرد بگذار خودمان کارش را يکسره کنيم ابنکامل نيز با آنان موافقت نمود.
|