يکي ديگر از پيامهاي علمي و اجتماعي داستان ازدواج ام‏البنين که بسيار ظريف و قابل دقت و ژرفنگري است، موضوع در جريان گذاشتن دختر پس از مسجل شدن و حتمي شدن ازدواج است. يعني پدر و مادر ام‏البنين پس از مشورتها و تبادل نظرها و گفتگوهاي اوليه با عقيل، وقتي فهميدند اين خواستگاري جدي و صددرصد است، آنگاه ام‏البنين را در جريان گذاشتند که اين کار کاملا با موازين شرعي، علمي و اجتماعي سازگار است که فعلا در مقام شرح و بسط آن نيستيم، همين بس که به صورت سربسته بگوييم دختر باکره‏اي که در مکتب و دامن بزرگان و خانواده‏هاي با شخصيت تربيت يافته و با مردان اجنبي تماس نداشته (نه مانند برخي از دختران امروزي که...) مانند لوح سفيدي است که مستعد گرفتن نقاط منفي يا مثبت است و نيز مانند گلي نشکفته است در بوستان خانواده که در معرض آسيب و آفت قرار دارد، و اين وظيفه و تکليف باغبان است که حتي‏الامکان در حفظ و حراست او تلاش کند و او را همچنان صحيح و سالم نگهش دارد تا به دست اهلش برسد. از جمله آسيبهاي روحي و رواني براي چنان دختري (نه براي دختري که پس از بلوغش با دهها و صدها مرد تماس داشته و...) اين است که در نزد او از خواستگارش تعريف و تمجيد کني و ويژگي‏هاي مرد را برايش بگويي و آن پيوند تحقق نيابد و صورت نگيرد که اين کار باعث طوفاني شدن افکار وي مي‏گردد و [ صفحه 80] اثر منفي در او مي‏گذارد. بر همين اساس پدر و مادر کاردان، عاقل و با تدبير پس از قطعي شدن موضوع و يقين پيدا کردن به اينکه اگر دختر اعلام رضايت کند بي‏درنگ آن پيوند صورت مي‏گيرد، او را در جريان قرار داده و نکات مثبت مرد را برايش تعريف مي‏کنند.