يکي ديگر از پيامهاي بسيار مهم و ارزشمندي که در داستان ازدواج ام‏البنين خودنمايي مي‏کند، موضوع بخشيدن مهريه است که روايات زيادي در اين زمينه از ائمه‏ي معصومين عليهم‏السلام در اين زمينه به ما رسيده است. پدر ام‏البنين مي‏گويد: اين دختر ما هديه‏اي باشد به علي بن ابيطالب، و لذا مهريه نمي‏خواهيم. ليکن جناب عقيل مي‏فرمايد: نه! ام‏البنين بايد مهريه داشته باشد. طبق سنت رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم مهريه‏ي او به اندازه‏ي مهريه زنان و دختران آن حضرت قرار مي‏دهيم؛ يعني چنانکه قبلا اشاره شد اخلاق بزرگان و سير و سلوک فرهيختگان مسلمان چنين بوده که اگر يک طرف تواضع کرد و با اظهار کوچکي بزرگواري خود را به نمايش گذاشت، طرف مقابل او را چند برابر بالا مي‏برد (کاسه در جايي رود که باز آيد قدح). حزام بن خالد، مهريه‏ي ام‏البنين را مي‏بخشد و عقيل نه تنها نمي‏پذيرد؛ بلکه مهريه‏ي او را در حد فاطمه‏ي زهرا عليهاالسلام سرور زنان دو جهان و دختر پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم [ صفحه 79] بالا مي‏برد و با اين برخورد حکيمانه و بزرگ منشانه از حزام بن خالد تقدير و تشکر مي‏نمايد.