چنانکه در روايات معصومين عليهم‏السلام آمده غيرت و تعصب مرد، نمودار ايمان و اعتقاد او به خدا و قيامت است: «غيرة الرجل ايمان» [1] . [ صفحه 28] هر چه غيرت و تعصب ديني و ناموسي انسان زيادتر باشد، به همان اندازه از دين و ناموس خود دفاع مي‏کند و در حفظ و حراست اين دو از بذل مال و جان دريغ نمي‏ورزد. کما اينکه هرچه بي‏غيرت و بي‏تعصب باشد، به همان اندازه نسبت به ناموسش بي‏توجه، بي‏باک، لاابالي و بي‏پروا است. بنابراين طبق آيات قرآن و روايات معصومين عليهم‏السلام مردان و جواناني که مي‏بينند زنان، خواهران و مادرانشان با وضع نامناسب و ناهنجار و با لباس زننده و اندام‏نما و قيافه‏ي تحريک‏آميز در مقابل مردان نامحرم رفت و آمد مي‏کنندن و نه تنها مانع از اين کار خلاف شرع و عفت عمومي آنان نمي‏شوند؛ بلکه خودشان هم با همان وضع و قيافه و همراه آنان شده و عملا کار آنان را تأييد مي‏کنند. اين افراد از نعمت غيرت و تعصب بهره‏ي چنداني ندارند و جالب اينکه بسياري از آنان مرتب دم از اباالفضل - قمر بني‏هاشم - حضرت عباس عليه‏السلام مي‏زنند که قربانش شوم... و حال آنکه آن حضرت سراسر وجودش سرشار از ايمان و غيرت و تعصب بود و اينان سراسر وجودشان... غيرت اباالفضل به حدي بود که نمي‏توانست کمترين ناملايمتي را درباره‏ي زنان تحمل کند. وي در طول مسير مدينه تا کربلا به فرمان امام حسين عليه‏السلام مراقب سوار کردن و پياده کردن بانوان بود. و لذا در آن محوطه‏اي که تحت مراقبت حضرت عباس عليه‏السلام بود احدي جرأت نمي‏کرد نزديک شود... تا زماني که عباس زنده بود، هيچ ‏يک از لشکر بني‏اميه لعنة الله عليهم [ صفحه 29] اجمعين جرأت عبور به طرف خيمه‏ي بانوان را نداشت؛ يعني وجود اباالفضل و مأموريت او بر اين کار مهم و اساسي چنان ترس و وحشتي در دل لشکر مخالف انداخته بود که به يکديگر توصيه مي‏کردند مواظب باشيد به آن طرف عبور نکنيد.

[1] غررالحکم، فصل 57، کلام 3.