شايد در ابتداي امر اطلاق کلمه مستعجل به آن حضرت که به معناي شتابزدگي است صحيح و اصولي نباشد زيرا وجود صفت عجول در قمر بني‏هاشم به آن معنائي که در بين مردم متداول است از چنان شخصيتي تعجب‏آور باشد ولي [ صفحه 55] بايد دانست عجله و شتابي که در اين مورد به آن حضرت نسبت داده مي‏شود به مفهوم مزبور نيست بلکه به اين علت است که آن وجود گرامي در انجام حاجات مراجعين نهايت عجله را مبذول مي‏داشتند و بسيار مصر بودند که تقاضاي افراد هر چه زودتر به نتيجه مثبت منجر گردد و به همين دليل در زمان حيات، منزل حضرت عباس (ع) مورد مراجعه حاجتمندان بي‏شماري بود که بيشتر اوقات شريفش در اين راه مصروف مي‏گرديد و اکنون نيز که قرنها از شهادت آن رادمرد عالم اسلام مي‏گذرد باز هم شيفتگان آن حضرت به دليل آن که از عجله و شتاب قمر بني‏هاشم در برآورده شدن حاجات مستحضر و مطلعند دست توسل به سويش دراز نموده و از طريق آن وجود مقدس از خداوند اقضاء حوائج خود را خواستار مي‏شوند، در زبان فارسي يک مثل نسبتا معروفي درباره حضرت اباالفضل وجود دارد که مي‏گويند (عباس طاقت ندارد) يا (عباس صبر ندارد) و يا (عباس بي‏طاقت) که تمام آنها از مراتب فوق الذکر سرچشمه مي‏گيرد و نشان دهنده آن است که حضرت اباالفضل طاقت ندارد که در انجام حاجات افرادي که با نيت پاک از طريق [ صفحه 56] وي به درگاه خداوند متوسل مي‏شوند دقيقا تأخيري روي دهد و به همين علت است که يکي از القاب و عناوين آن شخصيت بزرگ (مستعجل) نام نهاده شده است.