هنگامي که سقيفه مدار خلافت و هدايت را تغيير داد، اميرمؤمنان علي بن ابيطالب عليهالسلام براي هدايت انسانها، دست به نيرو سازي و
[ صفحه 16]
ذخيره اندوزي نمود، تا روزي که فتنهي سقيفه نمايان شود، با کمک يارانش چشم فتنه را کور و فرزند دلاورش کمر فتنه را بشکند.
بعد از شهادت پيامبر مکرم اسلام صلي الله عليه و آله و سلم، اميرمؤمنان حضرت علي عليهالسلام به صورت ظاهر از ميدان سياست دور و در مزارع مشغول کار بود، اما در حقيقت اين کارها، سرپوشي براي فعاليتهاي پنهاني امام علي عليهالسلام بود، تا حکومت غاصبانه، بويي از اقدامات زير بنايي او عليهالسلام نبرد، و در همين دوران شاهد تربيت ياراني چون مالک اشتر نخعي رحمةالله هستيم که در روز رويارويي حق و باطل، بازوان پرتوان حق و عدالت است.
بعد از شهادت حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلام، اميرمؤمنان حضرت علي عليهالسلام به برادرش عقيل فرمود:
براي من بانويي اختيار کن، تا از او فرزندان شجاع و دليري نصيبم شوند.
عقيل نيز از بلنداي علم انساب، انگشت اشاره بر امالبنين عليهاالسلام نهاد، و حضرت علي عليهالسلام با او ازدواج نمود. [1] تا در روز رويارويي عظيم حق و باطل، فرزندانش يار و ياور هم باشند، و مسير هدايت را تا ابد زنده و روشن بدارند.
در حقيقت امام علي عليهالسلام، فرزند دلبندش را ذخيره براي واقعه کربلا گذاشت و نام بلندش را «عباس» نهاد.
[ صفحه 17]
صاحب معالي السبطين مينويسد:
«و سماه اميرالمؤمنين عليهالسلام بالعباس لعلمه بشجاعته و سطوته و صولته و عبوسته في قتال الاعداء؛ [2] .
اميرمؤمنان علي عليهالسلام، او را از اين رو عباس ناميد که به شجاعت، شکوه، صولت و خشم او در پيکار با دشمنان آگاهي داشت.
و با به آغوش گرفتن و بوسيدن بازوان اين کودک، رضايت مندي خود را نسبت به ذخيره و گنجينهي پر بهاء و ارزشمند خود، اعلام ميفرمود. وقتي که اميرمؤمنان حضرت علي عليهالسلام، فرزندش، عباس را در آغوش ميگرفت و با گريه، دستان عباس را ميبوسيد، امالبنين عليهاالسلام مضطربانه، حکمتش را جويا شد. اميرمؤمنان حضرت علي عليهالسلام پرده از اين رمز و راز برداشت و او را از مشيت الهي باخبر ساخت، که دستان اين فرزند، در راه ياري حسين عليهالسلام قطع خواهد شد و در عوض در بهشت، دو بال به او عنايت خواهد شد. [3] .
صاحب معالي السبطين در اين خصوص مينويسد:
قد دخره ابوه لينصر ولده الحسين عليهالسلام بنفسه و يواسيه؛
پدرش او را ذخيره کرده بود، تا برادرش حسين عليهالسلام را با جان و دل ياري کند. [4] .
علاوه بر عاشورا، غيبت نيز در علم الهي مقدر بود، اگر يادگار علي
[ صفحه 18]
مرتضي عليهالسلام [حضرت عباس] ذخيره براي واقعهي طف بود، ديگر فرزند و يادگار مرتضي عليهالسلام؛ امام زمان عليهالسلام [5] هم گنجينه و ذخيرهي الهي براي ياري رساندن دين و عزت مؤمنين است. لذا در زيارت حضرت صاحبالامر عليهالسلام اين چنين اعتراف ميکنيم:
ذخرک الله لنصرة الدين و اعزاز المؤمنين و الانتقام من الجاحدين و المارقين [6] .
خداوند، شما را براي ياري دين و عزيز کردن مؤمنين و انتقام از منکرين و دشمنان سرکش ذخيره کرده است.
و به هنگام عرض ادب، به محضر مولي و امام زمان عليهالسلام عرضه ميداريم:
السلام علي المدخر لکرامة اولياء الله و بوار اعدائه؛ [7] .
سلام بر ذخيره الهي براي گرامي داشتن اولياء خدا و نابودي دشمنان او.
و عاشقان حضرتش در پگاه هر جمعه، در فراق اين ذخيرهي الهي ندبه سر داده و عرضه ميدارند:
«اين المدخر لتجديد الفرائض و السنن» ؛ [8] .
[ صفحه 19]
ذخيره خدا براي تجديد فرايض و سنتها کجاست؟
|