اشعار، شعارها و رجزهاي هر شخصي، برگرفته از شعور، افکار و اميال اوست. رجز مکنونات قلبي را به منصه‏ي ظهور مي‏گذارد. از اين رو رجزهاي حضرت عباس عليه‏السلام را يک بار ديگر مرور مي‏کنيم تا رهيافت و درسي براي اين عصر و زمان باشد. حضرت عباس عليه‏السلام به هنگام حمله براي آب آوردن چنين رجز مي‏خواند: نفسي لسبط المصطفي الطهر وقاء اني انا العباس اغدو بالسقاء [1] . جان من فداي فرزند پاک مصطفي باد. منم عباس که با مشک براي سيراب کردن تشنگان مي‏آيم. عاشقان امام زمان عليه‏السلام در دعاي ندبه چند بار «بنفسي انت» ؛ جانم فدايت را مي‏گويند، اما آيا مانند عباس عليه‏السلام براي امام زمانشان هستند؟ قمر بني‏هاشم عليه‏السلام بعد از خارج شدن از شريعه‏ي فرات فرمود: هذا الحسين وارد المنون‏ و تشربين بارد المعين [2] . اينک حسين در آستانه‏ي شهادت قرار گرفته و تو آب خنک و گوارا مي‏نوشي؟! با توجه به اين فرمايش، ياوران امام مهدي عليه‏السلام در اين برهه از زمان چه بايد بگويند؟ و مهدي زيستي چگونه بايد باشد؟ امام زماني که در زندان غيبت [3] به سر مي‏برد، آيا من بايد سرگرم دنياي خويش باشم؟! [ صفحه 91] هيهات؛ هرگز هنگامي که دست راست او در راه ياري امام زمانش عليه‏السلام قطع گرديد، فرمود: والله ان قطعتموا يميني‏ اني احامي ابدا عن ديني‏ و عن امام صادق اليقين‏ نجل النبي الطاهر الامين [4] . به خدا سوگند گر چه دست راست مرا قطع کرديد، ولي من تا آنجا که زنده هستم، از آئين خود و از امام و پيشوايم که در ايمان خود صادق و فرزند پيامبر پاک و امين است، دفاع خواهم نمود. مقرم در اين خصوص مي‏نويسد: وقتي دست راست عباس را قطع کردند فلم يعبأ بيمينه بعد ان کان همه ايصال الماء الي اطفال الحسين عليه‏السلام: او به قطع شدن دستش توجهي نکرد و قصدش اين بود که هر چه زودتر آب را به اهل بيت و کودکان امام حسين برساند. [5] . اگر ما در راه ياري امام عصر عليه‏السلام دچار زحمت و سختي شويم، آيا جانانه، کار و فعاليت را دنبال مي‏کنيم؟ فجاد باليمين و الشمال‏ لنصرة الدين و حفظ الآل [6] . پس دست راست و چپش را [در راه خدا] بخشيد، تا که دين ياري شود و خاندان رسالت حفظ گردد. چقدر از زندگي ما وقف ياري رساندن به امام زمانمان عليه‏السلام است؟ و تا چه اندازه حاضريم، او را ياري کنيم؟ هر کس خوب فکر کند و خود [ صفحه 92] را محک بزند؟ الموت تحت ضباب السيف مکرمة ان کان من بعده اسکان جنات‏ لا تأسفن علي الدنيا و لذتها فعند جدي تغفر کل زلات‏ مرگ در پرتو شمشير، مايه بزرگواري و عظمت است، هرگاه پس از آن موجب سکونت در بهشت گردد. براي دنيا و لذت‏هاي آن هرگز غصه و افسوس مخور، و بدان که تنها در پيشگاه جد من، همه‏ي لغزش‏ها آمرزيده خواهد شد. [7] . اگر ما چشم به شفاعت اين خاندان داريم! بايد براي آن روز سرمايه گذاري و سپرده گذاري نماييم. و هيچ سرمايه‏اي بهتر از ياري ولي عصر عليه‏السلام نيست. از اين رجز مي‏آموزيم که از دنيا و لذت‏هاي زودگذر آن چشم بپوشيم و جان خود را در راه امام زمان عليه‏السلام به سختي بياندازيم. و هنگامي که با تيغ بران دشمنان امام زمانش را پراکنده مي‏ساخت، فرمود: اذب عن سبط النبي احمد اضربکم بالصارم المهند از حريم سبط پيامبر اسلام حضرت احمد صلي الله عليه و آله و سلم حمايت مي‏کنم، و با شمشير استوار و بران شما را سرکوب مي‏نمايم. امروز، دشمنان شيعه از هر سو و به هر طريق، امامت و ولايت را مورد حمله قرار مي‏دهند. صهيونيسم جهانخوار با حربه‏هاي فيلم، اينترنت و... مهدويت را مورد آماج حمله‏هاي خود قرار داده است. و [ صفحه 93] اين مسئله مي‏طلبد که هر کس، به هر طريقي از کيان شيعه، خصوصا مهدويت دفاع کند. هر کسي در هر پستي با بذل وقت، توان و... بايد مانند حضرت عباس عليه‏السلام به ياري امام زمان عليه‏السلام شتافته و اکتفاء به کم ننمايد. خلاصه آنکه روح رجزهاي حضرت عباس عليه‏السلام چهار مطلب مهم است که عبارتند از: فدايي، حامي، ساعي و مواسي

[1] بحارالانوار، ج 45، ص 40. [2] ناسخ التواريخ: ج 2، ص 345. [3] ابوبصير از امام باقر عليه‏السلام نقل مي‏کند که آن حضرت، در ضمن بيان شباهتهاي حضرت مهدي عليه‏السلام با برخي از انبياي گذشته فرمود: «في صاحب هذا الامر... سنة من يوسف... و اما من يوسف فالسجن و الغيبة» کمال الدين، باب 32، ح 11. [4] ناسخ التواريخ، ج 2، ص 345. [5] مقتل مقرم، ص 269. [6] سردار کربلا، ص 212. [7] پرچمدار نينوا، ص 176.