خير خواستن براي هر بندهاي ثواب و اجر فراواني دارد، و اگر انسان خيرخواه اعظم و اشرف مخلوقات و کاملترين انسان و قطب عالم امکان باشد، ثواب و ارزش بيحد و حصر نصيبش ميشود.
امام باقر عليهالسلام ميفرمايد:
رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: خداي عزوجل به هيچ دوست خود که جانش را به اطاعت و خيرخواهي امامش به زحمت انداخته، نظر نميافکند، مگر اينکه او در رفيق اعلي [جايگاه پيامبران و صديقان و شهدا و صالحين] با ما باشد. [1] .
امام صادق عليهالسلام هم فرمودند:
رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم در مسجد خيف براي مردم سخنراني کرد و فرمود: «... ثلاث لا يغل عليهن قلب امرء مسلم: اخلاص العمل لله و النصيحة لائمة المسلمين و اللزوم لجماعتهم...» [2] .
[ صفحه 75]
سه چيز است که قلب هيچ فرد مسلماني در آنها خيانت نکند: اخلاص عمل براي خدا و نصيحت و خيرانديشي براي امامان و پيشوايان مسلمين و ملازمت جماعت آنها.
لذا سفيان ثوري به خدمت صادق آل محمد صلي الله عليه و آله و سلم شتافت در حالي که امام سوار بر مرکب بود. سفيان عرضه داشت: خطبهي پيامبر در مسجد خيف را برايمان بازگو فرما. امام فرمود: چون سوار بر مرکب هستم، بگذار دنبال کارم بروم، بعد از مراجعت برايت ميگويم.
سفيان، امام عليهالسلام را به حق خويشاوندي امام با پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم قسم داد، که همين الان حديث ار برايش بازگو کند. پس آن حضرت عليهالسلام پياده شد و دستور داد تا وسايل نوشتن را فراهم کند و بنويسد. وقتي حديث را نوشت و بر آن حضرت باز خواند، امام عليهالسلام سوار شد و رفت. مردي که همراه سفيان ثوري بود، به او گفت: به خدا قسم! امام صادق عليهالسلام با بيان اين حديث بر گردن تو حقي گذاشت که هرگز از عهدهات خارج نشود.
سفيان گفت: کدام حق؟
گفت: در اين حديث سه چيز است که قلب مسلمان در آنها خيانت نکند: اول اخلاص عمل براي خدا که ما آن را فهميديم. ولي دومي که نصيحت و خيرانديشي براي ائمه مسلمين است.
اينها کدام ائمه هستند؟ که خيرانديشي براي آنان بر ما لازم است؟ معاويه و يزيد و مروان و افرادي از اين قبيل که نماز پشت سر آنها جايز
[ صفحه 76]
نيست و شهادتشان نزد ما مقبول نيست، قطعا مراد نيست و سوم که ملازمت جماعت آنها است. منظور کدام جماعت است؟ آيا منظور جماعت مرجئه يا قدريها يا حروريها و خوارج هستند؟
سفيان گفت: واي بر تو معني اين دو جمله حديث چيست؟ رفيقش به او گفت: منظور از امامي که نصيحت و خيرانديشي براي او، بر ما واجب است، علي بن ابيطالب عليهالسلام است و مقصود از جماعتي که ملازمت آنها واجب است، خاندان اوست.
در اين هنگام، سفيان ثوري نوشته را پاره کرد و گفت: اين مطلب را به کسي نگو. [3] .
قمر بنيهاشم عليهالسلام واقعا به تمام معني، خيرخواه امام زمانش عليهالسلام بود. لذا در زيارتش عرضه ميداريم:
اشهد انک قد بالغت في النصيحة و اعطيت غاية المجهود؛ [4] .
و گواهي ميدهم که شما نهايت کوشش را در خيرخواهي انجام داده و کوشا بوديد.
و در قسمت بعدي زيارت عرضه ميداريم:
اشهد انک لم تهن و لم تنکل؛ [5] .
[ صفحه 77]
شهادت ميدهم که تو هيچ سستي و کوتاهي نکردي.
و در زيارت ايشان در روز عرفه نيز عرضه ميداريم:
اشهد لقد نصحت لله و لرسوله و لاخيک؛
گواهي ميدهم که شما ناصح و خيرخواه براي خدا و رسول خدا و برادرت بودي.
صاحب مکيال المکارم با بيان اينکه، خيرخواهي براي امام زمان عليهالسلام يکي از وظايف منتظران است. [6] .
مينويسد:
«بدان که نصيحتگر نسبت به امام زمانش عليهالسلام کسي است که وضع خود را مراقب باشد و بر کارهايش مواظبت نمايد، به طوري که افعال و نيتهايش که راجع به امام زمانش است، از هر چه مايهي نارضايتي و هتک احترام امامش هست برکنار و خالص باشد و همه جا رعايت کند که خير مولايش چيست...» [7] .
|