فداي همت و مهر و وفاي تو عباس‏ که قد هر الفي پيش قامتت نون شد. [1] . يکي از مسائل حياتي نظام سياسي اجتماعي اسلام، عهد و عقد و پيمان و وفاي به آن است [2] شهيد محراب اميرمؤمنان امام علي عليه‏السلام به مالک اشتر مي‏فرمايد: فانه ليس من فرائض الله شي‏ء الناس اشد عليه اجتماعا مع تفرق اهوائهم و تشتت آرائهم من تعظيم الوفاء بالعهود [3] . در ميان واجبات الهي هيچ موضوعي همانند وفاي به عهد در ميان مردم جهان با تمام اختلافاتي که دارند، مورد اتفاق نيست. بنابراين در آخرين سوره‏اي که بر پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم نازل شد [4] به همين جهت همين موقعيت خاص، تاکيد روي يک سلسله مفاهيم بنيادي و آخرين برنامه‏هاي ديني و مسأله رهبري امت و جانشيني پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم شده است. که با مسأله لزوم وفا به عقد و ميثاق شروع شده است. [ صفحه 55] (يا ايها الذين آمنوا اوفوا بالعقود) [5] . اي افراد با ايمان به عقدهاي خود وفا کنيد. با توجه به اينکه (العقود) به اصطلاح «جمع محلي به الف و لام» است مفيد عموم مي‏باشد يعني آيه‏ي شريفه، دليل بر لزوم وفا به تمام عقدها و پيمانها و ميثاقهاست. و يک مفهوم کاملا وسيعي را در بر مي‏گيرد که به تمام جنبه‏هاي زندگي اعم از عقيده و عمل ناظر است، اگرچه فقهاء گرامي از اين آيه شريفه، يک قاعده‏ي فقهي را استفاده نموده‏اند، ولي به آن معني نيست که شامل پيمان امام و مأموم نشود، بلکه اين آيه مفهوم وسيعي دارد که همه‏ي قرارها خصوصا بيعت با امام زمان عليه‏السلام را نيز شامل مي‏شود. صادق آل محمد صلي الله عليه و آله و سلم هم در پاسخ به سؤال از اين آيه شريفه «اي کساني که ايمان آورده‏ايد به قراردادها وفا کنيد» مي‏فرمايد: «مقصود همه‏ي پيمان‏هاست» [6] . هنگامي که هنگامه‏ي کربلا را بازخواني مي‏کنيم، در مي‏يابيم که واقعا در اين عالم هستي، هيچ کس باوفاتر از ياران امام حسين عليه‏السلام نيست [7] . [ صفحه 56] زيرا امام حسين عليه‏السلام از پوشش شب بهره جست و بيعت خويش را از آنان برداشت [8] اما آنها (مسلم بن عوسجه، زهير، فرزندان مسلم و ديگران) سخن از مروت و وفا گفتند. در اين ميان سخنان ميرصدق و وفا حضرت ابوالفضل عليه‏السلام که از لحاظ زمان و کيفيت رتبه‏ي ممتاز دارد، همواره بر پيشاني تاريخ مي‏درخشد. سيد ابن‏طاووس در لهوف مي‏گويد: «اولين کسي که به ايراد سخن پرداخت حضرت عباس عليه‏السلام بود او فرمود: آيا تو را رها کرده و تنها بگذاريم و برويم و بخواهيم که پس از تو زنده بمانيم؟ لا ارنا الله ذلک ابدا؛ خداوند هرگز چنين چيزي را براي ما نخواهد. [9] . وقتي سخنان امير وفا به پايان رسيد، به دنبال آن، ياران امام حسين عليه‏السلام يک صدا همين سخن را گفتند [10] . شبي پروانه سوزان، به شمع انجمن گفتا: چه مي‏شد تا هزاران جان، به قربان تو مي‏کردم‏ جلوه‏اي ديگر از وفاي قمر بني‏هاشم عليه‏السلام وفا به عهدي است که با پدر بزرگوارش اميرمؤمنان عليه‏السلام بسته بود زماني که اميرمؤمنان حضرت علي عليه‏السلام در بستر شهادت بود، حضرت عباس عليه‏السلام را به حضور طلبيده و به سينه چسبانيده و فرمود: پسرم! به زودي در روز قيامت به وسيله‏ي تو چشمم روشن مي‏گردد، هر گاه روز عاشورا فرارسيد و بر شريعه وارد شدي، [ صفحه 57] مبادا از آب بنوشي در حالي که برادرت تشنه است. [11] . او نيز باوفاي تمام، امان نامه دشمن را نپذيرفت و با لب تشنه، و بدني قطعه قطعه، جانش را تقديم امام زمانش عليه‏السلام نمود. لذا زائر در زيارت به اين مقام شهادت داده و اعتراف نموده و از خداوند متعال اين چنين مي‏خواهد: فجزاک الله افضل الجزاء... ممن وفي ببيعته و استجاب له دعوته و اطاع ولاة امره؛ [12] . خداوند متعال به شما بهترين، بيشترين، زيادترين و کاملترين پاداشي را عطا کند، از کساني که وفاي به عهد، اجابت دعوت و اطاعت ولي امر را کرده است. بنده صالح خداوندي‏ زان شرف داده‏ات خدا عباس‏ به امام زمان خود بردي‏ تو وفا را به انتها عباس [13] . عملکرد حضرت ابوالفضل العباس عليه‏السلام در آن زمان، دست مايه براي عمل در تمام زمانهاست با توجه به وفاي دلاور دشت کربلا حضرت ابوالفضل عليه‏السلام وظيفه‏ي شيعيان در اين زمان در برابر امام زمان عليه‏السلام رخ مي‏گشايد ما که با امام مهدي عليه‏السلام عهد بسته‏ايم که جان و مال و خويشان و همه‏ي آنچه که خداوند به ما ارزاني داشته فدايش کنيم [ صفحه 58] و به پايش بريزيم، پس بايد مانند عباس عليه‏السلام باشيم. در زيارت حضرت صاحب‏الامر عليه‏السلام مي‏گوئيم: بين يديک مترقبا فابذل نفسي و مالي و ولدي و اهلي و جميع ما خولني ربي بين يديک و التصرف بين امرک و نهيک؛ [14] . اين عهد و پيمان من به درگاه و نزد شماست که در رکاب شما با بذل جان و مال و فرزندان و خانواده و همه آنچه را که پروردگارم به من عطا کرده نثار کنم.

[1] مرحوم شهريار. [2] ر.ک بحارالانوار، ج 64، ص 181 باب لزوم البيعة و کيفيتها و ذم نکثها. [3] نهج‏البلاغه، نامه 53. [4] از امام محمد باقر عليه‏السلام نقل شده که حضرت علي عليه‏السلام فرمود: «سوره مائده دو ماه يا سه ماه پيش از رحلت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم نازل گرديد» البرهان، ج 1، ص 430، تفسير نمونه، ج 4، ص 242. [5] مائده - 1. [6] تفسير عياشي، ج 1، ص 289 ح 5، ميزان الحکمة، ج 9، ص 4100. [7] امام حسين عليه‏السلام فرمود: «لا اعلم اصحابا اوفي و لا خيرا من اصحابي» پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم هم در وصف ياران حسيني مي‏فرمايد: «هم ساداة الشهدا» بحارالانوار، ج 36، ص 253، اميرمؤمنان هم مي‏فرمايد: «لم يسبقهم سابق و لم يلحقهم لاحق؛ هيچ کس از نظر فضيلت از گذشتگان بر آنها پيشي نگرفته است و کسي از آيندگان به مقام رفيع آنها نمي‏رسد. [8] امام حسن عليه‏السلام فرمود: «الا و اني قد اذنت لکم فانطلقوا...» بحارالانوار، ج 44، ص 393. [9] لهوف، ص 91. [10] تاريخ طبري، ج 6، ص 239؛ ترجمه ارشاد، مفيد، ج 2، ص 94. [11] معالي السبطين، ج 1، ص 454؛ نقد النزيه، ج 1، ص 100؛ پرچمدار نينوا، ص 98. [12] کامل الزيارات، ص 208؛ مفاتيح الجنان، زيارت حضرت عباس عليه‏السلام. [13] مرحوم ثابت، علمدار نيامد، ص 62. [14] مفاتيح الجنان، زيارت حضرت صاحب الامر (عج) .