زيارت، همراه شدن با کاروان عشق و سوار شدن بر محمل شوق، موج عرفان و براق عشق و فرق نگذاشتن بين حيات و ممات [1] است. زيارت قلمرو «دل» و «وادي محبت و شوق» است، نمودي از احساس متعالي و زبان علاقه و ترجمان پيوند قلبي است، فيض «حضور» در کنار اولياء خدا است که زائر را از کيمياي «نظر» برخوردار مي‏سازد. [2] . زيارت سپهسالار کربلا الهام و درس گرفتن دارد، درسهايي مانند: تعظيم فداکاري، تقدير از اسوه‏ي وفا و تجليل از سجايا و مقامهاي معنوي و استمرار بخشيدن به خط سبز وفا و زنده نگه داشتن نام و ياد و خاطره و فرهنگ پيروي از امام زمان عليه‏السلام است. [3] . زائر در اين زيارت، خود را در برابر آينه تمام نماي فضيلتها قرار [ صفحه 42] مي‏دهد و با زمزمه‏ي فقرات زيارت، علاوه بر الهام، سنگ محکي به اعمال خود مي‏زند و عيار خود را در برابر امام زمانش مي‏سنجد. توجه و دقت به مضمون و محتواي اين زيارت مأثور، که تناسب حقيقي با روح زندگاني سرور و سالار اهل وفاست ما را پيوند به امام عصر (عج) مي‏دهد. اولين نکته‏اي که با زيارت او عليه‏السلام روبه‏رو مي‏شويم اين است که او عليه‏السلام چه کرده است، زائرين او ابتدا سلام خدا و سلام فرشتگان مقرب و پيامبران و بندگان شايسته و همه‏ي شهيدان و راست کرداران و برگزيدگان را در هر صبح و شام نثار او مي‏کنند. سيد علي موحد ابطحي طبق همين زيارت مي‏گويد: «از اختصاصات حضرت ابوالفضل عليه‏السلام سلام خصوصي، صبحگاهي است. حضرت ابوالفضل عليه‏السلام همچون مقام ارشد نظامي که همگان موظفند صبحگاه و شامگاه بر او سلام دهند، از آنچنان عظمتي در دستگاه ملکوتي و عرشيان برخوردارند که خداي متعال ملائکه مقربين، انبياي مرسلين، عباد صالحين و جميع شهدا و صديقين و پاکيزگان هر صبحگاه و شامگاه برايشان سلام مي‏دهند.» [4] . به راستي عباس عليه‏السلام چه راهي را پيمود که اين مقام والا را به دست آورد؟ دقت در فرازهاي بعدي زيارت، پاسخ اين سؤال است. او عليه‏السلام [ صفحه 43] منازل تسليم، باور محکم و وفا را جانانه پشت سر گذاشت و عشق خدمت، ياري و اطاعت از امام زمانش، موجب صبر و ايثار شد. زيرا تعبير زيارت او اين است: «لخلف النبي المرسل» براي جانشين پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم عارفانه و عاشقانه تلاش کرد. حضرت ابوالفضل عليه‏السلام به خاطر «برادري» يا مسائل قوم و قبيله‏اي، فداکاري ننمود، تنها و تمام جانثاريهاي او فقط به خاطر اطاعت از امام عصرش بود. اما به راستي اگر من زيارت نامه عباس عليه‏السلام، و هر زيارت ديگري را هزار بار بخوانم اما در فرازهاي آن دقت و تدبر نکنم آيا ارزش و اعتباري دارد؟ اميرمؤمنان عليه‏السلام مي‏فرمايد: «... الا لا خير في قرائة ليس فيها تدبر» ؛ [5] . آگاه باشيد در قرائتي که تدبر نباشد، هيچ خيري نيست. بنابراين بايد اين زيارت را مورد تجزيه و تحليل قرار داد و دقت شود، چرا زائرين کوي حضرت عباس عليه‏السلام قبل از وارد شدن به روضه منوره‏ي ايشان بايد شهادت به تسليم، تصديق وفا و خيرخواهي حضرت عباس عليه‏السلام براي امام زمانش عليه‏السلام [6] بدهند؟ [ صفحه 44]

[1] امام صادق عليه‏السلام: «من زارنا في مماتنا، فکانما زارنا في حياتنا» ، بحارالانوار، ج 97، ص 124 و در زيارتي که امام هادي عليه‏السلام آموزش داده است مي‏خوانيم: «اشهد انک و من قتل معک شهداء احياء» . [2] فرهنگ عاشورا، جواد محدثي، ص 202. [3] براي آشنايي با آثار سازنده زيارت ر.ک: زيارت، جواد محدثي، ناشر سازمان حج و زيارت و شوق ديدار، دکتر محمد مهدي رکني، انتشارات آستان قدس رضوي. [4] چهره‏ي درخشان قمر بني‏هاشم، ج 4، ص 9. [5] کافي، ج 1، ص 36، کتاب العلم، باب صفة العلماء. [6] اشهد لک بالتسليم و التصديق و الوفاء و النصيحة لخلف النبي صلي الله عليه و آله و سلم، مفاتيح الجنان، ص 850، زيارت حضرت عباس عليه‏السلام.