فاطمه- امالبنين- از جانب مادر و از سوي پدر، ريشهدار بود، و اين اصالت دو جانبه نه تنها او را از ژنهاي شجاعت، شهامت و نيرومندي برخوردار ساخته بود بلکه ادب و فضيلت را به ارث برده و علم و اخلاق را در کانون تقوي آموخته بود.
امالبنين اديبي باهنر و شاعري سخنور بود، نيکو سخن ميگفت و نيکو شعر ميسرود. انديشه بلند، روح حساس، عاطفه عالي و دقت و کنجکاوي که معمولا شعراء از آنها بهرهاي دارند در امالبنين به حد کمال بود، که به پارهاي از اشعار شيواي او که براي فرزند شهيدش عباس عليهالسلام سروده به موقع اشاره خواهد شد.
براي اينکه امالبنين را بهتر بشناسيم، بعضي از نزديکان و خويشان اين بانوي شريف و بزرگوار معرفي ميشوند، تا روشنتر گردد که اين بلبل در کدام گلستان پرورش يافته و چه گلهاي زيبايي بر چهره اين بانوي زيبا خوي، لبخند زدهاند؟ «ثمامه» مادر امالبنين بود و مادر ثمامه، عمرة دختر طفيل نام داشت و طفيل مردي دلاور، شجاع، رشيد و شيرافکن بود.
جد مادري امالبنين «ابوالبراء» است که او را «ملاعب الاسنه» ميناميدند، زيرا نيزهها را به بازي ميگرفت و مانند او دلاوري در عرب نبود.
دليري و دلاوري خاندان امالبنين را در يک کلمه ميتوان خلاصه کرد و آن نام زيباي عباس است که بر شير خشمگين و پر صولت و هيبت دلالت دارد و علي عليهالسلام هم اين نام با مسمي را براي پسرش عباس برگزيد، تا سنبل شجاعت و نيرومندي خاندان امالبنين باشد.
ديگر از مردان بزرگ و دلاور خاندان امالبنين شاعر شهير عرب
[ صفحه 24]
«لبيد بن ربيعه» است [1] چون خالد برادر لبيد و پسر خالد هم، حزام ميباشد، پس لبيد عموي پدر امالبنين است و براي اينکه به شخصيت علمي و ادبي لبيد آگاهي بيشتري يابيم، مختصري از شرح زندگي و بيوگرافي او را در زير ميآوريم.
|