عبدالله بن ابي‏محل بن حزام برادرزاده‏ي حضرت ام‏البنين عليهاالسلام بود، او پيش خود نزد ابن‏زياد رفت و براي پسر عمه‏هاي خود حضرت عباس عليه‏السلام و برادرانش؛ عبدالله، جعفر و عثمان، امان نامه گرفت، سپس آن را به غلامش به نام کرمان داد تا به عباس عليه‏السلام و برادرانش برساند، کرمان به کربلا آمد، يک راست به جانب خيمه‏گاه امام حسين عليه‏السلام رفت، و عباس عليه‏السلام و برادرانش را ديد و امان نامه را به آنها داد و گفت: «اين امان نامه را (پسر) دائيتان عبدالله، براي شما فرستاده است.» حضرت عباس عليه‏السلام و برادرانش به کرمان گفتند: «سلام ما را به دائيمان برسان و بگو: امان الله خير من امان ابن سميه؛ امان خدا بهتر از امان پسر سميه (زن بدکار) است. [1] . [ صفحه 131] يعني ما نجيب‏زاده و از خاندان آزاده و سرافراز هستيم، هرگز تن به دئانت و ذلت نمي‏دهيم، و به خاطر چند روزه‏ي دنيا، از زير پرچم سربلند حق، به زير پرچم ننگين ظلم و ستم نمي‏رويم. در اينجا نيز عباس عليه‏السلام بر سکوي افتخار و قهرماني، راست قامت ايستاد، و در برابر پستي‏ها قد خم نکرد و دنيا را بر آخرت ترجيح نداد.

[1] کامل ابن‏اثير، ج 4، ص 23 - تاريخ طبري، ج 6، ص 236 - اعيان الشيعه، ط جديد، ج 7، ص 430.