بعدازظهر تاسوعا، شمر خود را نزديک خيمههاي امام حسين عليهالسلام و يارانش رسانيد، و در آنجا ايستاد و فرياد زد:
اين بنو اختنا؛
پسران خواهران ما کجايند؟ [1] .
توضيح اينکه: در ميان عرب رسم بود که دختران قبيلهي خود را خواهر ميگفتند، نظر به اينکه شمر از قبيلهي «بنيکلاب» بود، حضرت امالبنين مادر عباس عليهالسلام نيز از اين قبيله بود، شمر از امالبنين تعبير به خواهر کرد.
[ صفحه 128]
و مطابق روايت ديگر؛ شمر فرياد زد:
اين بنو اختنا؟ اين العباس و اخوته؟؛
کجايند خواهر زادگان ما؟ کجا است عباس و برادرانش؟ (يعني کجايند عباس، عبدالله، عثمان و جعفر، پسران امالبنين؟)
عباس عليهالسلام و برادرانش سخن او را شنيدند، ولي از او دوري جسته و پشت به او کردند.
امام حسين عليهالسلام به آنها فرمود: «گرچه شمر، فاسق و پليد است، ولي جواب او را بدهيد.»
عباس عليهالسلام و برادرانش به پيش آمدند و خطاب به شمر گفتند: «چه ميگويي، به ما چه کار داري؟»
شمر گفت:
يا بني اختي انتم آمنون، لا تقتلوا انفسکم مع الحسين، و الزموا طاعة اميرالمؤمنين يزيد؛
اي خواهر زادگانم، شما در امان هستيد خود را با حسين به کشتن ندهيد، به اطاعت اميرمؤمنان يزيد در آييد.
در اين هنگام عباس عليهالسلام چنين جواب داد:
لعنک الله و لعن امانک اتؤمننا و ابن رسول الله لا امان له، و تأمرنا ان ندخل في طاعة اللعناء و اولاد اللعناء؟؛
خداوند تو و امان تو را لعنت کند، آيا به ما امان ميدهي، و براي پسر رسول خدا صلي الله عليه وآله امام حسين عليهالسلام
[ صفحه 129]
اماني نيست، و تو به ما امر ميکني که در اطاعت لعينان و فرزندان ملعون شدگان پليد درآييم ؟ [2] .
و طبق روايت ديگر، حضرت عباس عليهالسلام خطاب به شمر فرياد زد:
تبت يداک، و بئس ما جئتنا به من امانک يا عدو الله، اتأمر ان نترک اخانا و سيدنا الحسين، و ندخل في طاعة اللعناء و اولاد اللعناء؛
دستهايت بريده وقطع باد، چقدر بد و زشت است اين اماني که آوردهاي اي دشمن خدا؟ آيا به ما فرمان ميدهي که برادر و آقاي خود حسين را ترک کنيم و در اطاعت لعينان و فرزندان لعينزادگان درآييم؟
شمر از اين پاسخ قاطع، خشمگين شد و به سوي سپاه خود بازگشت. [3] .
مطابق پارهاي از روايات، شمر در روز عاشورا نيز، امان خود را به عباس عليهالسلام و برادران مادري او عرضه کرد، و فرياد زد: «اي خواهرزادگان من، خود را به خاطر برادرتان حسين به کشتن ندهيد، و به اطاعت اميرمؤمنان يزيد در آييد.»
حضرت عباس عليهالسلام جواب داد: «اي دشمن خدا! دو دستهايت بريده باد، آيا آقا و برادرمان را رها کنيم و به اطاعت ملعون شدگان
[ صفحه 130]
و ملعون زادگان درآييم؟» [4] .
به اين ترتيب، شمر دوبار (يک بار در روز تاسوعا و بار ديگر در روز عاشورا) اعلان امان کرد، ولي عباس عليهالسلام و برادرانش، آن را قاطعانه رد کردند.
|