به ابنزياد خبر رسيده بود که عمر سعد در کربلا، جنگ را تأخير مياندازد و نظرش اين است بلکه اين کار با صلح تمام شود. ابنزياد شمر بن ذي الجوشن را چهار هزار نفر به کربلا فرستاد، و در ضمن نامهاي به عمر سعد هشدار داد که اگر ميخواهي سستي کني، از فرماندهي لشکر کنار برو، و شمر را به جاي خود قرار بده.
[ صفحه 126]
عمر سعد که حاضر نبود مقام و ملک ري را از دست بدهد، به شمر گفت: «نه هرگز، فرماندهي را به تو واگذار نميکنم، تو امير پيادگان باش.»
آنگاه بعد از ظهر روز تاسوعا (پنجشنبه نهم محرم) لشکر را به حرکت در آورد و براي جنگ با حسين عليهالسلام و يارانش آماده ساخت. [1] .
از وقايع روز تاسوعا اينکه، نبودن آب، و شدت تشنگي اصحاب و کودکان و اهل خيام، باعث شد که جمعي از آنها نزد امام حسين عليهالسلام آمده از تشنگي شکايت کردند و دست به دامن او شدند، امام به عباس عليهالسلام و چند نفر ديگر فرمود: برويد در چند قدمي چاهي حفر کنيد، بلکه به آب برسيد، آنها رفتند و مشغول کندن چاه شدند، ولي پس از تلاش بسيار، به آب نرسيدند. [2] .
|