يکي از القاب حضرت عباس عليه‏السلام اين بود که به او «ظهر الولاية» (کمر و پشت ولايت) مي‏گفتند زيرا همان گونه که کمر، انسان را راست قامت نگه مي‏دارد و پشتوانه محکمي براي حرکت انساني است. حضرت عباس عليه‏السلام نيز چنين نقشي براي نگهباني از حريم ولايت و امامت بود. به راستي پشت و پناه ولايت امر بود و تا آخرين حد توان از او و آرمانهايش پشتيباني کرد، و شايسته‏ي اين شعر معروف سعدي است که در تمجيد پيامبر صلي الله عليه و آله گفت: چه غم ديوار امت را که باشد چون تو پشتيبان‏ چه باک از موج بحر، آن را که باشد نوح کشتيبان‏ از اين رو وقتي که به شهادت رسيد، امام حسين عليه‏السلام به بالينش آمد و فرمود: الان انکسر ظهري و قلت حيلتي؛ اکنون پشتم شکست و چاره‏ام کم شد. [1] . بگفتمش کاي سپهدار قبيله‏ ز مرگت مر مرا کم گشت حيله‏ شکستي پشتم اي شمشاد قامت‏ نمي‏بايد درستي تا قيامت‏ دريغ از بازوي زور آزمايت‏ دريغ از پنجه‏ي خيبر گشايت‏ دريغ از اهل‏بيت بي‏پناهم‏ دريغ از ياور و مير سپاهم‏ [ صفحه 83]

[1] نفس المهموم، ص 179.