مرحوم دانشمند، محقق آقاي شيخ محمدباقر ملبوبي در کتاب «الوقايع و الحوادث» نقل مي‏کند: مداح مخلصي را ديدم، مي‏گفت: در تهران سوار بر تاکسي شدم تا به مجلس سوگواري براي مداحي بروم، وقتي به مقصد رسيدم، و کرايه را از جيبم در آوردم تا به راننده تاکسي بدهم، نگرفت، علت پرسيدم، گفت: «من عهد کرده‏ام از خدمتگزاران حضرت عباس عليه‏السلام کرايه نگيرم.» گفتم چرا؟ گفت: «به خاطر لطفي که حضرت عباس عليه‏السلام به من کرده است؟» گفتم: چه لطفي؟ گفت: من مسيحي آسوري، سال‏ها پس از ازدواج، داراي فرزند نشدم، معالجات بي‏فايده بود، به اولياي دين حضرت عيسي عليه‏السلام و حضرت مريم عليهاالسلام متوسل شدم، باز نتيجه نگرفتم، بر اثر معاشرت با رانندگان مسلمان، نام عباس عليه‏السلام را زياد شنيده بودم که بسيار در درگاه خداوند آبرو دارد، به خدا توجه نمودم و عرض کردم: «خدايا عباس عليه‏السلام را در درگاهت واسطه قرار مي‏دهم به حق آن حضرت، حاجتم را روا کن.» طولي نکشيد، داراي فرزند شدم، و از آن زمان تا کنون با خداوند عهد بسته‏ام که از خادمان و مداحان حضرت عباس عليه‏السلام کرايه نگيرم، اين است يک نمونه کرامت حضرت عباس عليه‏السلام و راز ارادت خالصانه‏ي من به او. [1] . [ صفحه 236]

[1] اقتباس از الوقايع و الحوادث، ج 3، ص 39 و 40.