هنگامي که امام سجاد عليه‏السلام در روز سيزدهم محرم (سومين روز شهادت شهيدان کربلا) به طور محرمانه از کوفه به کربلا آمد، و بني‏اسد را که براي دفن پيکرهاي پاک شهيدان، به آنجا آمده بودند، از حيرت و سرگرداني بيرون آورد. به بني‏اسد اجازه داد که آن پيکرها را در مکان‏هايي که تعيين مي‏کرد، به خاک بسپرند، ولي دو نفر را استثنا نمود، و خود شخصا به دفن پيکر آنها پرداخت: 1- دفن پيکر مقدس سيدالشهداء امام حسين عليه‏السلام را خودش شخصا به خاک سپرد، زيرا امام بايد امام را به خاک بسپرد. 2- دومين نفر، عباس عليه‏السلام بود، که امام سجاد عليه‏السلام شخصا پيکر او را به خاک سپرد، و اين خود بيانگر مقام عظيم عباس عليه‏السلام است، که با او همچون مقام امامت، رفتار شد، توضيح اينکه: امام سجاد عليه‏السلام همراه بني‏اسد، کنار نهر علقمه آمد، چشمش به بدن پاره پاره و بي‏دست عباس عليه‏السلام افتاد، منظره به گونه‏اي بود که گويي زمين و زمان و ملکوتيان و زمينيان همه گريه مي‏کردند، امام سجاد عليه‏السلام منقلب شد و خود را بر روي بدن مطهر عمويش عباس عليه‏السلام افکند، و دست به حلقوم بريده آن حضرت مي‏کشيد و مي‏فرمود: علي الدنيا بعدک العفا، يا قمر بني‏هاشم، و عليک مني السلام من شهيد محتسب و رحمة الله و برکاته؛ اي ماه تابان بني‏هاشم، پس از تو خاک بر سر دنيا، اي شهيد مخلص راه خدا، درود و برکات خدا بر تو باد. [ صفحه 208] سپس خود امام سجاد عليه‏السلام شخصا براي عباس عليه‏السلام قبري حفر کرد، و به تنهايي پيکر مقدس حضرت عباس عليه‏السلام را در ميان قبر نهاد، همانگونه که خود به تنهايي پيکر مقدس پدرش امام حسين عليه‏السلام را در ميان قبر نهاد. بني‏اسد مي‏خواستند کمک کنند، امام سجاد عليه‏السلام همان پاسخ را به آنها داد که در مورد دفن پيکر مطهر امام حسين عليه‏السلام به آنها پاسخ داده بود، و آن اين بود که فرمود: ان معي من يعينني؛ کساني (از فرشتگان و ملکوتيان) همراه من هستند و مرا در دفن پيکر مطهر عباس کمک مي‏کنند. [1] . اين موضوع در مورد بعضي از افراد برجسته‏ي خاندان رسالت، نيز رخ داده است، که دليل امتياز خاص آن فرد است، به عنوان مثال هنگامي که حضرت معصومه عليهاالسلام از دنيا رفت، آل‏سعد اشعري جنازه‏ي مطهر آن بانوي بزرگ را به باغ بابلان (محل کنوني مرقد) براي دفن آوردند، پس از آماده شدن سرداب، بين آنها گفتگو شد که چه کسي وارد سرداب شده و جنازه را به خاک بسپرد، سرانجام اتفاق کردند که به سراغ پيرمردي سيد و پرهيزکار و صالح به نام قادر بروند، و از او بخواهند تا آن گوهر پاک را دفن کند، وقتي که براي آوردن او رفتند، ناگاه ديدند از جانب صحرا، دو سوار نقابدار پيدا شدند و به نزديک آمده و پياده شده و بر آن جنازه نماز گزاردند، سپس داخل سرداب [ صفحه 209] شده، و جنازه را دفن کردند، آنگاه بيرون آمده و رفتند، و کسي نفهميد که آنها چه کساني بودند. [2] . بعضي احتمال داده‏اند که آن دو نقابدار، حضرت امام رضا عليه‏السلام و حضرت جواد عليه‏السلام بوده‏اند.

[1] مقتل الحسين مقرم، ص 398 - ترجمه‏ي العباس مقرم، ص 248. [2] بحار، ج 60، ص 219.