امام حسين عليهالسلام پيکر به خون تپيدهي عباس عليهالسلام را در کنار نهر علقمه رها کرد، و به سوي خيمهها بازگشت، در حالي که بسيار اندوهگين و پريشان بود و سرشک اشک از ديدگانش جاري ميشد، اشک چشمش را با آستين دستش پاک ميکرد، و ميفرمود:
«آيا طرفدار حقي هست که از ما حمايت کند، آيا کسي هست که از آتش دوزخ بترسد و از ما دفاع کند؟»
[ صفحه 183]
حضرت سکينه عليهاالسلام به پيش آمد، و از حال عمويش عباس عليهالسلام پرسيد، امام حسين عليهالسلام فرمود: «عمويت را کشتند.»
همين که زينب عليهاالسلام اين سخن را شنيد، فرياد برآورد و گفت: «اي واي! عباس از دست ما رفت، و جاي خالي او را چگونه ببينيم؟»
صداي گريهي بانوان برخاست، امام حسين عليهالسلام نيز با آنها گريه کرد و فرمود:
وا ضيعتا بعدک؛
اي عباس! ما بعد از تو بيياور شديم. [1] .
|