حضرت علي عليهالسلام سه برادر، به ترتيب به نامهاي: طالب، عقيل، و جعفر داشت، و هر کدام از آنها نسبت به همديگر، ده سال تفاوت سن داشتند، از اين رو عقيل بيست سال از علي عليهالسلام بزرگتر بود، پيامبر صلي الله عليه و آله عقيل را دوست داشت، و ميفرمود: «عقيل را از دو جهت دوست دارم، يکي از اين رو که عمويم ابوطالب او را دوست داشت، ديگر اينکه فرزندش (مسلم عليهالسلام) در راه محبت حسين عليهالسلام کشته ميشود.» [1] .
[ صفحه 18]
عقيل دو ويژگي شاخص داشت و همگان او را به اين دو ويژگي ميشناختند:
ا- نسب شناس بود و در شناخت اصالت خانوادهها و عدم اصالت آنها، اطلاعات دقيق و وسيع داشت.
2- حاضر جوابي و صراحت لهجه و قاطعيت عجيبي داشت، و معاندان را با هوشمندي مخصوص منکوب ميکرد. به عنوان نمونه، روزي در مجلس معاويه، عقيل به معاويه گفت: «آن کس که در طرف راست تو نشسته است کيست؟»
معاويه: او عمروعاص است.
عقيل: او همان است که شش نفر او را به عنوان فرزند خود ادعا ميکنند، تا اينکه قصاب قريش بر ديگران پيروز شد، او را فرزند خود خواند.
سپس پرسيد: آن ديگري کيست؟
معاويه: او ضحاک بن قيس است.
عقيل: پدر او در برجهاندن گوسفندان نر بر ماده، استاد بود. اينک بگو آن ديگري کيست؟
معاويه: او ابوموسي اشعري است.
عقيل: او پسر همان زني است که بسيار دزدي ميکرد... [2] .
به اين ترتيب ميبينيم، عقيل هم نسب شناس بود، هم قاطع و صريح اللهجه که بيني دشمنان کينهتوز را در فرصتهاي به دست
[ صفحه 19]
آمده، به خاک ميماليد.
حضرت علي عليهالسلام براي انتخاب همسر اصيل و شجاع، با برادرش عقيل، مشورت نمود، و از او خواست در اين مورد او را ياري کند، و در تعبيرها آمده؛ علي عليهالسلام به عقيل فرمود:
أنظر لي امرءة قد ولدتها الفحولة من العرب، لاتزوجها فتلد لي غلاما فارسا؛
زني را براي من در نظر بگير که از برجستگان و شجاع زادگان عرب باشد، تا او را همسر خود گردانم و از او داراي فرزندي دلاور و جنگجو شوم.
عقيل فاطمه دختر حزام بن خالد را که بعدها به امالبنين (مادر حضرت عباس و سه پسر ديگر) معروف گرديد، و از خاندان شجاع بنيکلاب بود، معرفي کرد و همين شناسايي موجب شد که علي عليهالسلام از امالبنين خواستگاري کرد، او و خاندانش پاسخ مثبت دادند، و علي عليهالسلام با او ازدواج کرد. [3] .
|