بسم الله الرحمن الرحيم
الحمد لله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا و نبينا أبيالقاسم المصطفي محمد و آله الطاهرين سيما بقية الله في الأرضين و اللعن علي اعدائهم الي يوم الدين.
خوانندگان گرامي!
با عرض سلام، ادب و تقديم احترام به محضر مبارک شما، به استحضارتان ميرسانيم، کتابي که اينک در پيش روي شماست، «قصههاي حضرت ابوالفضل العباس عليهالسلام» نام دارد.
لازم به يادآوري است که ما، مطالب اين کتاب را بر يک مقدمه و دو بخش و يک خاتمه، تنظيم کردهايم.
با اين توضيح که ما: در مقدمهي اين کتاب، مروري کوتاه بر زندگي نامهي جناب قمر بنيهاشم، حضرت ابوالفضل العباس نموده و نيز گوشههايي کوچک از فضايل بسيار فراوان آن حضرت را متذکر شدهايم.
آنگاه در بخش اول اين کتاب، به بيان مطالب مربوط به آن حضرت، از پيش از ولادت، تا پس از شهادت آن حضرت پرداخته و مجموعهي اين مطالب
[ صفحه 10]
را در قالب بيست و سه قصه، گنجانده و بيان نمودهايم.
سپس، در بخش دوم اين کتاب به بيان نمونههايي از ظهور و بروز کرامات آن حضرت، نسبت به ارادتمند خود، از هر دين و مذهبي - چه مسلمان، مانند شيعه و سني، و چه غير مسلمان مانند مسيحي و يهودي - پرداخته و مجموع آن نمونهها را در قالب سي و يک قصه تحت عنوان «کرامات حضرت ابوالفضل العباس عليهالسلام» گنجانده و بيان نموديم.
در خاتمهي اين کتاب نيز ده قطعهي منظوم از شاعران گوناگون دلسوخته و ولايتمدار کشور عزيزمان «ايران هميشه سرفراز و اسلامي» را در مقام مدح و مناقب و نيز در بيان مظلوميت و مصائب حضرت أبوالفضل العباس عليهالسلام را انتخاب نموده و تحت عنوان«حسن ختام»، زينت بخش اين مجموعه قرار دادهايم.
در پايان، يادآوري چند نکته، لازم به نظر ميرسد:
1. جايگاه رفيع، پايگاه منيع جناب قمر بنيهاشم حضرت ابوالفضل العباس عليهالسلام، در فرهنگ اسلامي ما و مقام شامخ آن حضرت، در پيشگاه قرب خداوند متعال، بسي بالاتر و والاتر از آن است که در قالب مطالب کتابهاي بسيار قطوري بگنجد، تا چه رسد به اين کتاب کوچک و ناچيز ما.
آري، از صميم قلب و با همهي وجود و با تمام اخلاص بايد گفت: اي قمر بنيهاشم!
«کتاب فضل تو را آب بحر کافي نيست
که تر کنم سر انگشت و صفحه بشمارم»!
[ صفحه 11]
ولي با اين همه، ما با توکل به خداوند متعال و با توسل به ذيل عنايات خود حضرت ابوالفضل العباس عليهالسلام دل به دريا زده و با وجود گرفتاريهاي فراوان علمي و غير علمي و نيز با فقدان اطلاعات کافي از زندگاني آن بزرگوار، و در اختيار نداشتن منابع و مآخذ کافي و لازم در اين باره، با زبان حال و قال، اين بيت را سر لوحهي کار خود قرار داديم که:
آب دريا را اگر نتوان کشيد
هم به قدر تشنگي بايد چشيد
2. اين کتاب از نظر محتوايي، داراي مطالب عاليه و محاسن فراواني است، کما اين که از نظر نوشتاري و نيز تنظيم مطالب آن داراي نقصها و کاستيهاي مختلفي است که آن هم معلول علل مختلفي است که بيان همهي آنها به طول ميانجامد که به دليل ضيق مجال و رعايت اختصار، از ذکر آنها صرفنظر ميکنيم.
البته ناگفته پيداست که اين کتاب هر حسن و امتيازي که دارد، همه از جانب تفضلات الهي و عنايات وجود مقدس جناب قمر بنيهاشم حضرت ابوالفضل العباس عليهالسلام است و هر نقص و کاستي که دارد همه از جانب اين حقير فقير سراپا تقصير است، که اميدواريم مورد اغماض و عفو کريمانهي همگان قرار بگيرد.
3. بر همهي انسانهاي آزاده از هر دين و آئيني عموما، بر همهي مسلمانان از هر فرقه و مذهبي خصوصا و بر همهي شيعيان بصير و آگاه بالاخص، لازم و
[ صفحه 12]
ضروري است که به طور حتم، با مطالعهي سيره و تاريخ زندگي، جناب قمر بنيهاشم، حضرت ابوالفضل العباس عليهالسلام، از آن حضرت، در همهي ابعاد زندگي خود عموما، و در بعد اطاعت از رکن رکين امامت ائمهي هدي عليهمالسلام خصوصا، الگوگيري کنند، تا بدين وسيله هم به صلاح دنيوي خود برسند، و هم به فلاح أخروي، انشاء الله تعالي.
در خاتمه، خداوند متعال را از صميم قلب، شاکر و سپاسگزارم که توفيق تأليف، تنظيم و تدوين اين مجموعهي ارزشمند را به اين بندهي حقير فقير سراپا تقصير عنايت و عطا فرمود، لله الحمد حمدا کثيرا.
عاجزانه از ذات مقدس خداوند متعال، مسألت ميکنيم که اين اثر ناچيز را از اين بندهي حقير فقير سراپا تقصير خود به أحسن وجه قبول نمود و ثواب آن را ذخيرهي عالم قبر، برزخ و قيامت پدر و مادر و ذوي الحقوق و اساتيد اين حقير فقير سراپا تقصير و نيز خود اين بندهي رو سياه قرار بدهد.
و بالاخره، اين کتاب را همانند ران ملخي که در دهان مورچهاي است به پيشگاه مقدس سليماني که «بابالحوائج الي الله» است يعني: جناب قمر بنيهاشم، حضرت ابوالفضل العباس عليهالسلام تقديم مينمايم، به آن اميد که مورد قبول خاطر عاطر آن مقرب درگاه الهي قرار بگيرد انشاء الله تعالي.
(يارب! دعاي خسته دلان، مستجاب کن)!
[ صفحه 15]
|