پس از احضار امام حسين عليهالسلام براي اخذ بيعت و جواب شديد آن حضرت در رد بيعت، امام خود را در مدينه، در خطر شديد ديد، تصميم گرفت شبانه مدينه را به قصد مکه ترک کند، محرمانه بستگان و شيعيان خود را ديد و آنها را دعوت به حرکت کرد، بعضي معذور بودند از اين رو در مدينه ماندند، ولي بعضي با اظهار عذرهاي غير مقبول، نه تنها از دعوت امام حسين عليهالسلام سرپيچي کردند، بلکه تحت عنوان نصيحت و خيرخواهي، آن حضرت را از سفر باز ميداشتند.
ولي حضرت عباس عليهالسلام بدون چون و چرا در پيشاپيش کاروان امام حسين عليهالسلام حرکت نمود و در همه جا دوش به دوش امام، به حرکت خود ادامه داد. حتي برادران مادرياش «عبدالله»، «جعفر»، «عثمان»، و افراد خانوادهاش را نيز به همراه خود حرکت داد و به عنوان بزرگترين شريک امام حسين عليهالسلام در تحقق نهضت عظيم کربلا، همانند وفاي امام علي عليهالسلام نسبت به پيامبر خدا صلي الله عليه و آله و سلم، با کمال اخلاص و وفاداري، با ارادهاي قوي حرکت کرد.
مطابق بعضي از تواريخ حضرت عباس عليهالسلام آب رساني به کاروانيان را از آغاز سفر (از مدينه تا مکه) و از مکه تا کربلا و تا آخر نهضت، برعهده گرفت.
کاروان امام حسين عليهالسلام در شب 28 رجب سال 60 هجري قمري از مدينه به
[ صفحه 98]
سوي مکه روانه شدند و روز سوم شعبان سال 60 هجري قمري به مکه رسيدند.
مردم کوفه از ورود امام حسين عليهالسلام به مکه باخبر شدند و نامههاي بسيار براي امام حسين عليهالسلام فرستادند و آن حضرت را به کوفه دعوت کردند، سرانجام آن حضرت و همراهان در روز هشتم ذيحجه سال 60 - پس از توقف چهار ماه و پنج روز در مکه - به سوي کوفه حرکت نمودند و دوم محرم سال 61 به سرزمين کربلا رسيدند و ناگزير در همانجا سکونت نمودند و ماجراي خونين کربلا به پيش آمد.
حضرت عباس عليهالسلام در اين سفر (از مکه به کربلا) نيز که پر از حوادث خطير بود، و بعضي فرار را بر قرار ترجيح دادند و بعضي کنار کشيدند و... در اين آزمايش الهي به خوبي پذيرفته شد و لحظهاي امام حسين عليهالسلام و آرمان آن حضرت را فراموش نکرد و از آن حضرت کنار نکشيد. [1] .
[ صفحه 99]
|