در کبريت احمر است: يکي از اهالي کربلا زيارت مي‏کرد امام حسين عليه‏السلام را روزي دو سه مرتبه ولي زيارت نمي‏کرد ابوالفضل (ع) را مگر در هر روزي يک مرتبه، شبي در خواب فاطمه‏ي زهرا عليهاالسلام را زيارت و حضور آن حضرت شرفياب و سلام مي‏کند آن حضرت از او اعراض نمود، عرض کرد اي سيد من، تقصير من چيست؟ فرمود: اعراض تو از زيارت فرزندم، عرض کرد: اتفاقا من روزي دو سه مرتبه فرزندت را زيارت مي‏کنم فرمود: آري زيارت مي‏کني فرزندم حسين را و زيارت نمي‏کني فرزندم ابوالفضل العباس را مگر يک مرتبه من مايلم اين فرزندم را مانند فرزندم حسين (ع) زيارت کني. خبري است که بحار و مناقب ابن شهر آشوب و عيون اخبار الرضا به تفصيل نقل نموده‏اند تا اين که معصوم عليه‏السلام [ صفحه 89] مي‏فرمايد: روز قيامت فاطمه‏ي زهرا سلام الله عليها قدم به عرصه‏ي محشر مي‏گذارد اول کلمه‏ي آن بانو اين است، حسينم کجاست چرا يزيد اين همه ظلم به پاره‏ي تنم روا داشت؟! از پروردگار متعال تقاضاي داوري مي‏نمايد در تتمه‏ي خبر دارد پيامبر اسلام پيش آمده و مي‏گويد فاطمه جانم امروز روز شفاعت است نه روز دادخواهي و شکايت، آنگاه شفاعت به دست حضرت زهرا (ع) صورت مي‏گيرد در اينجا به گفته شيخ جعفر شوشتري (ره) حضرت زهرا سلام الله عليها مي‏فرمايد براي شفاعت امت وسائل زيادي است کفانا للشفاعة يدان مقطوعتان ولدي العباس: براي شفاعت امت دو دست بريده‏ي فرزندم عباس کافي است... چنان که ملاحظه مي‏شود فاطمه‏ي زهرا در اين دو مورد و موارد ديگري ابوالفضل را فرزند خود خوانده است. و حقا او فرزند فاطمه است.