اين جريان را بحارالانوار و روضةالصفا و کبريت احمر و کثيري از مورخين با مختصري اختلاف ذکر نمودهاند که جنگ صفين هيجده ماه طول کشيد، شبي که لشکر معاويه از فشار سرما و شمشير علي (ع) صداي سگ ميکردند آن را از اين جهت ليلة الهرير گفتند آن حضرت در آن شب 520 تن از لشکر معاويه را کشت، هر يک را که ميکشت تکبير ميگفت، اصحاب تکبيرات علي عليهالسلام را شمردند و صبح که شد با مقتولين مطابقه کردند 520 نفر به شمشير علي به دوزخ شتافته بودند.
روزي جوان نقابداري از لشکر علي (ع) به ميدان آمد و مبارز خواست از لشکر دشمن کسي جرأت نکرد معاويه به ابن شعثاء که مردي شجاع بود امر کرد مقاتله کند او گفت: شاميان مرا به ده هزار سوار برابر ميکنند تو ميخواهي مرا به جنگ اين پسر بچه بفرستي! هفت پسر دلير دارم يکي را ميفرستم تا او را از پاي در آورد هفت پسرش را يکي پس از ديگري به مبارزه فرستاد و هر کدام به دست آن جوان بر خاک هلاک افتادند، اين منظره بر ابن شعثاء گران آمد مانند شير تيرخورده حمله کرد، آن جوان او را نيز به پسرانش ملحق ساخت. ديگر کسي جرأت نبرد با او را نکرد آنگاه علي (ع) آن جوان را نزد خود خواند و نقاب از چهرهي او برگرفت ديدند قمر بني هاشم ابوالفضل است.
[ صفحه 83]
|