ديگر از القاب آن بزرگوار عبد صالح يعني بنده‏ي شايسته و نيکوکار خدا که در زيارت آن حضرت تصريح به اين لقب شده: السلام عليک ايها العبد الصالح: حکماء و دانشمندان گفته‏اند: اجزاء زمان مشابه يکديگرند چون افراد مکان که شبيه هم‏اند چنان که زميني بر زمين ديگر به حسب ذات برتري و امتياز ندارد مگر به اعتبار مثل اينکه زميني به نام مسجد خوانده شود چون منتسب به خدا و خانه‏ي خدا است شرافت دارد و همين طور است اجزاء زمان که گاهي ارزش پيدا مي‏کند به سببي مانند روزها و شبهاي ماه مبارک رمضان و شب ليلة القدر که انتساب به خدا و از شب و روزهاي آمرزش و بخشش است لذا انسانها هم به هم فضيلتي ندارند مگر به اعتبار يعني تمام نژادها از سياه و سفيد، و سرخ، و زرد از زن و مرد فرزندان [ صفحه 40] آدم و حوا هستند برتري بر يکديگر ندارند مگر به سبب مقام قرب و نزديکي به آفريدگار جهان و اين مرتبه حاصل نمي‏گردد مگر از راه بندگي و عبوديت لذا عالي‏ترين مقام براي انسانها مقام عبوديت و بندگي است، بهترين تشريفي که خداوند به پيامبر اسلام عنايت مي‏کند انتساب و نسبت دادن آن بزرگوار است به مقام بندگي و مهمترين افتخار آن حضرت همين است که از بندگان خداوند جهان است سبب اينکه به او گفته مي‏شود «لولاک لما خلقت الافلاک» يعني اگر تو نمي‏بودي من افلاک بلکه هيچ چيز را خلق نمي‏کردم براي صورت زيبا و يا فصاحت و بلاغت و يا افتخار حسب و نسب و بقيه‏ي امور صوري نبوده است بلکه براي مرتبه‏ي عبوديت و بندگي آن بزرگ پيغمبر گرامي است، در آن شبي که پيامبر اسلام زمين و آسمان را زير پا نهاد و آغاز سفر آسماني و معراج را نمود و تا آنجا پرواز کرد که جبرئيل باز ماند و فرياد زد لو دنوث انملة فقد احترقت. در مقام قرب به قدري نزديک شد که فاصله به اندازه‏ي دو طرف کمان بيش نبود در اين حال به مقام عبوديت و بندگي نائل گرديد. سبحان الذي اسري بعبده ليلا من المسجد الحرام الي المسجد الاقصي (سوره اسري آيه‏ي 1) خداوند متعال نفرمود: رسولم، سفيرم، وليم، يا بقيه‏ي اسماء و القاب آن حضرت بلکه فرمود: بنده‏ام را سير دادم... در تشهد نماز هم شهادت به بندگي آن حضرت اول گفته مي‏شود و بعد به مقام رسالت: اشهد ان محمدا عبده و رسوله گواهي مي‏دهم محمد بنده‏ي خدا و رسول خدا است همچنان‏ که در ساير انبياء [ صفحه 41] عظام مقام عبوديت مقدم بر ساير مقامات قرار گرفته است، عيسي بن مريم (ع) در آغاز سخن مي‏گويد: اني عبدالله اعتراف به بندگي خداوند مي‏کند و خداوند هم اعتراف او را امضاء کرده مي‏گويد: لن يستنکف المسيح ان يکون عبدا عيسي بن مريم استنکاف ندارد از بندگي خداوند، درباره‏ي داود در سوره ص آيه‏ي چهار گفته مي‏شود: و اذکر عبدنا داود و درباره‏ي ايوب در همان سوره مي‏فرمايد: و اذکر عبدنا ايوب... خلاصه آن که در کلمه‏ي عبد تمام صفات حميده جمع شده و در حقيقت صفتي است که جامع بقيه‏ي صفات حسنه و ستوده مي‏باشد و مهمترين صفتي است که خداوند، انبياء و امناء و اولياء خود را بدان مفتخر ساخته است، امام صادق عليه‏السلام هم به اين صفت جامع عباس بن علي عموي بزرگوار خود را ستوده و خاطر نشان مي‏سازد که او بنده‏ي صالح خداوند منان بود.