تنها فکر نميتواند انسان را رهبر باشد فکر آن زمان رهبر و راهرو است که با افکاري چند آميخته گردد و از قانون مشورت و همفکري بر کنار نماند. بنيانگذار اسلام پيروان خود را بدين حکم عقلي ارشاد فرموده و به آنان دستور مشورت در امور را ابلاغ نموده است. حتي آنجا که احتياج به مشورت نباشد و مقصد روشن و آشکار باشد، و از اين طرف چون اسلام فقط مکتب عمل است و با واژهي عمل همساز است بيش از هر کس قائد اعظم اسلام و بعد از آن بزرگ پيشوا، پيشوايان مذهب، خود به شور و مشورت پرداختهاند با اين که ما را اعتقاد آن است که آنان ملهم به وحي الهي و هيچگاه نيازي به استمداد از فکر و عقول ديگران نداشته و سعهي علمي آنان به حدي است که حقائق عالم ناسوت و جبروت و لاهوت و ملکوت را دانسته و عالم بما کان و ما يکون و ما لم يکناند و علم و دانش آنان از چشمهي فيض ازلي سرچشمه گرفته و اين گروه وهابي و يا غرب زده سخت در اشتباهند و هنوز معني ولايت مطلقهي امام عليهالسلام را نفهميده و نخواهند فهميد، فکر و قدرت هضم آنها بسيار ضعيف است ميخواهند اسلام را در اسلامشناسي و ولايت را در درسي از ولايت بشناسند!!! [1] .
[ صفحه 24]
واذا الفتي عرف الرشاد لنفسه
هانت عليه ملامه الجهال
حقيقت اين است با اينکه پيشوايان دين اسلام نيازمند به پرسش و مشورت نبودند، ولي براي بيداري اجتماع مسلمين و اهميت همفکري و تحذير و تهديد از استبداد در رأي و غرور به فکر شخصي و خطاي فکر فرد، و تکروي خود به مشورت و شور ميپرداختند.
در کتاب آسماني به پيامبر عاليقدر اسلام دستور همفکري و مشورت با ديگران ابلاغ شد و شاورهم في الامر (آل عمران آيهي 153) و مشورت کن با آنها در کار قل انما اعظکم بواحدة ان تقوموا لله مثني و فرادي ثم تتفکروا ما بصاحبکم من جنة (سورهي فاطر آيهي 45) بگو جز اين نيست که پند ميدهم شما را به يک راهي که برخيزيد براي خداوند فکر و انديشه کنيد دو به دو و يک يک که نيست صاحب شما (پيغمبر اکرم) را هيچگونه جنون و ديوانگي در اين آيه دستور همفکري و مشورت داده شده و چنان که ملاحظه ميشود از نظر اهميت (مثني) که همان همفکري و مشورت و دو نفري فکر نمودن ميباشد مقدم داشته شده است.
[ صفحه 25]
رسول اکرم فرمود: من اعجب برأيه ضل و من استغني بعقله زل و لا يندم من استشار و لا خاب من استخار: کسي که به رأي خويش مغرور شود گمراه است کسي که خود را به فکر خويش از ديگران بينياز بداند به خطا و لغزش افتد، آن کسي که مشورت کند هيچگاه پشيمان نشود، و کسي که در امورش از خداوند طلب خير و نيکي کند زيان نميبيند.
رسول خدا (ص) در کارهايش با اصحاب مشورت ميکرد در اکثر جنگها به مشورت ميپرداخت چنان که در غزوهي خندق به همفکري سلمان فرمان حفر و کندن خندق را صادر فرمود و در جنگ احزاب و جنگ با يهوديان مشورت نمود و در صورتي که رأي اصحاب بر خطا بود آنان را به طوري توجه ميداد که از آن حضرت نميرنجيدند و اين روش در پيشوايان دين به نظر ميرسد و اساسا مشورت نمودن سبب جلب محبت و اعتناء به افکار ديگران است؛ براي جذب قلوب و براي تعليم ديگران؛ براي اينکه مردم را از غلو برهانند و بفهمانند مقام ربوبيت و الوهيت سزاوار ما نيست ما بندهي خداونديم و هزاران فائدهي ديگر که در مشورت نمودن انبياء الهي و اوصياء گرامي آن بزرگواران است.
به همين جهات علي عليهالسلام هنگام انتخاب همسر به مشورت پرداخته و از برادرش عقيل درخواست راهنمائي ميکند.
|