باز، حجة الاسلام و المسلمين سيد عباس موسوي مطلق برايم نقل مينمود:
جناب حجة الاسلام و المسلمين حاج سيد علي حداد سبط مرحوم علامه حاج سيد هاشم حداد، در جلسهاي که در مشهد مقدس در منزلشان بوديم، فرمودند: يکي از آقايان روحاني از سيد والامقام مرحوم بحرالعلوم (بروجردي) تقاضا ميکند که شب جمعه که کربلا مشرف ميشويد من هم ميخواهم با شما بيايم، شيخ و سيد هر دو به کربلا مشرف ميشوند، خادم حرم حضرت عباس (عليهالسلام)، آنها را به سرداب مطهر که قبر منور آقا در آن جا قرار دارد دعوت ميکند. پس از ورود و زيارت، شيخ به سيد ميگويد: ما در روايات شنيدهايم که قمر بنيهاشم (عليهالسلام) قد بلند و رشيدي داشتهاند پس چرا قبر مطهر ايشان اينقدر کوچک است که سيد در جواب فرموده بودند: بدين خاطر است که جسد آقا را قطعه قطعه کردهاند.
خلاصه وقتي زيارت آنها تمام ميشود، خادم و سيد
[ صفحه 75]
بالا ميآيند ولي شيخ کنار قبر آقا ميماند، خادم صدا ميزند که چرا بالا نميآئيد؟ ميگويد: پاهايم به زمين چسبيده و نميتوانم بيايم. مرحوم بحرالعلوم پس از تأملي ميفرمايند: «آن مقدار تربتي را که از قبر آقا برداشتهايد بگذاريد تا پاهايتان رها شود».
همين کار را ميکند و پاهايش باز ميشود و بالا ميآيد. قضيه را از سيد سؤال ميکند ولي سيد از جواب دادن استنکاف ميورزد. تا اينکه به سيد ميگويد تو را به حق عمويت اباالفضل (عليهالسلام) قضيه را بگو!
مرحوم سيد بحرالعلوم (قدس سره) بعد از اين قسم ميفرمايد: وقتي تربت حضرت را برداشتيد، حضرت صاحب الزمان (عليهالسلام) را ديدم که فرمودند: بحرالعلوم به اين شيخ بگو تربت را سر جايش بگذارد چرا که عموي ما اباالفضل العباس (عليهالسلام) آمدهاند و دارند گريه ميکنند ميفرمايند: به اين آقا بگوئيد اگر ميخواهند تربت بردارند از تربت برادرم حسين (عليهالسلام) بردارند، تربت فقط، تربت امام حسين (عليهالسلام) است.
[ صفحه 76]
|