[کبش الکتيبه نيز گفته شده است. و به بالاترين رده فرماندهي نظامي اطلاق ميگردد. و کبش به معناي سرور و سالار است. و کتيبه نيز به معناي بخشي از لشکر است.]
از جمله القابي که به آن حضرت اعطاء گرديده است، پرچمداري و سپهسالاري است. در برخي از کتب لغت سپهسالار را به معنا و معادل سرتيپ گرفتهاند و گويا پرچمدار و سپهسالار به يک معنا آمده باشند.
پرچم نيز به معناي رايت، علم و لواء نيز آمده است. علمدار هم به شجاعترين و دلاورترين افسران ارشد سپاه جنگي گفته ميشود. افراشته بودن پرچم، حاکي از دوام و قدرت و شوکت سپاه به شمار ميرود و پرچمدار فرد ظفرمند و با تدبيري ميباشد که لشکر را از نااميدي و شکست نجات ميدهد. ايران باستان و روم قديم از جمله پيشگامان علامت پرچم بودهاند. پرچم آنان تا چندين متر طول و عرض داشته است. و معمولا در زير هر پرچم تا ده هزار سرباز جمع ميشده است. [1] .
[ صفحه 34]
در تمام غزوههاي نبي گرامي اسلام (صلي الله عليه و آله)، امام الموحدين علي (عليهالسلام) پرچمدار بوده است. و هرگاه سپاه دشمن ميديد که علي (عليهالسلام) پرچمدار است، سستي و رخوت بر سربازان و سپاه آنان مستولي ميگرديد. [2] .
اولين پرچم اسلام نيز سفيد رنگ بوده است که نبي گرامي اسلام آن را به دست عموي خويش حضرت حمزة بن عبدالمطلب داد و حضرت حمزه (سيد الشهداء) نيز به اعطاء نبي گرامي اسلام افتخار مينمودند [3] .
با توجه به اين مختصر، درمييابيم که سپاه محدود امام حسين (عليهالسلام) با آن مقام شامخ معنوي که داشت و خداوند سبحان به وجود آنان در برابر ملائک، مباهات مينمود، ميبايست پرچمداري داشته باشد که در تمام زمينهها، الگو باشد. دشمن نيز خوب فهميده بود که با وجود ابوالفضل العباس (عليهالسلام) در لشکر حسين بن علي (عليهالسلام) و پرچمداري وي، مانع بزرگي بر سر راه آنان است. از اين رو اماننامه شوم ابنزياد را بهانه کردند تا شايد بتوانند عباس (عليهالسلام) را از کاروان حسين (عليهالسلام) جدا نمايند. ولي آن عالي جناب متوجه
[ صفحه 35]
توطئه عمر بن سعد گرديد و ابنزياد و اماننامه و قاصدش شمر بن ذيالجوشن را لعن و نفرين نمود.
|