قمر بنيهاشم، لقب مشهور آن حضرت است. از آن جائي که آن حضرت داراي جمال ظاهري و معنوي بود، او را قمر بنيهاشم ميگفتند. کما اينکه به شخص عبدالمناف پدر هاشميون قمر بطحاء ميگفتند و به عبدالله پدر نبي گرامي اسلام قمر الحرم ميگفتند. [1] .
بعضي از مورخين نقل مينمايند که روشنايي صورت مبارک حضرت ابالفضل العباس (عليهالسلام) به قدري زياد بود که در شب تاريک نيازي به روشن نمودن فانوس نبود. [2] .
از ديگر خصوصيات جسماني آن حضرت اين بود که از قد و قامت رعنا و بلندي برخوردار بود. در بين چشمان مبارکش (پيشاني) اثر سجده کاملا مشهود بود. ابوفرج اصفهاني در مقاتل الطالبين نقل مينمايد که:
داثني از ابوغان از قاسم بن نباته حکايت کرده است که مردي از قبيله بني دارم را ديدم که بسيار سياه چهره و کريه منظر بود او را از قبل ميشناختم او از جمله خوب رويان عالم بود. از او سوال کردم که شما قبلا خوشگل و خوشسيما بودي و حال چرا به اين حال و روز افتادهاي؟ گفت، من يکي از ياران حسين
[ صفحه 28]
بن علي (عليهالسلام) را که آثار سجده در پيشاني داشت کشتم همان شب او را در خواب ديدم، مرا گرفت و به سوي آتش جهنم پرتاب کرد. صيحه و فريادي زدم و تمام کساني که در کنار من خوابيده بودند بيدار شدند. از آن شب به بعد به اين حال و روز افتادهام.
مقاتل الطالبين ادامه ميدهد:
قاسم بن نباته ميگويد، اين مرد نگونبخت همان قاتل عباس بن علي بن ابيطالب (عليهالسلام) بوده است. [3] .
|