شيعيان و پيروان اهل بيت عليهمالسلام، همانگونه که در معارف و احکام دين از دستورات و فرمايشات آنان تبعيت ميکنند، تمامي آن چيزهائي هم که به آنها تعلق دارد از قبيل قبر مطهر آنان، محل عبادتشان و محل عبورشان و غيره را مورد احترام و بزرگداشت و تبرک قرار ميدهند، و اين امر را از عوامل متمم ولايت و محبت خود به سرورانشان و لوازم اتباع و تشيع ميدانند.
[ صفحه 321]
و اين شيوه: کرداري شايسته و صحيح است، زيرا آن يا محل دفن آنان است که به زيارتش ميشتابند، يا جاي عبادتشان است که در آن به عبادت حق متعال مشغول ميشوند، يا مکان سرور آنان ميباشد که شيعيان با ديدن آن شاد ميشوند ويا جايگاه حزن و غمشان بوده که پيروانشان در آنجا برايشان اندوهگين و اشکبار ميگردند؛ و اين همان تشيع محض و اقتداي صحيح است.
از اين قبيل است آنچه ما در کربلا مشاهده ميکنيم از مقام دستهاي حضرت ابوالفضل عليهالسلام که از زمان باستان به عنوان مقام دستهاي حضرت ابوالفضل سلام الله عليه شناخته شده و در هر عصري شيعيان به زيارت آن دو مقام شتافتهاند و هر نسلي از نسل پيشين فراگرفته است که در اين دو مکان مقدس به پيشگاه آن حضرت عرض ادب نمايند و همين شيوهي پسنديده که «سيرهي مستمره» ناميده ميشود براي اثبات قداست آن دو مکان کافي است وگرنه بسياري از مشاهد مشرفه مورد سؤال قرار ميگيرد.
مقام دست راست در سمت شمال شرقي دروازهي بغداد، در محلهي باب خان نزديک در شرقي صحن مطهر ابوالفضل عليهالسلام قرار دارد. بر ديوار مقام ضريحي کوچک نصب است که بر کتيبهي آن دو بيت به فارسي نگاشته شده است که سرايندهي آن و نيز تاريخ بنا و ضريح مشخص نگشته است. آن دو بيت به قرار زير است:
افتاد دست راست خدايا ز پيکرم
بر دامن حسين برسان دست ديگرم
دست چپم بجاست اگر نيست دست راست
اما هزار حيف که يک دست بيصداست
مقام دست چپ در بازارچه نزديک درب کوچک صحن، واقع در جنوب شرقي ميباشد که به بازارچهي عباس معروف است. بر ديوار نردهاي نصب است که بر کاشيهاي آن اشعار زير نگاشته شده که اثر طبع شيخ محمد سراج ميباشد:
سل اذا ما شئت و اسمع و اعلم
ثم خذ مني جواب المفهم
[ صفحه 322]
ان في هذا المقام انقطعت
يسرة العباس بحر الکرم
هيهنا يا صاح طاحت بعد ما
طاحت اليمني بجنب العلقم
أجر دمع العين و ابکيه أسا
حق أن يبکي بدمع عن دم
اگر بخواهي از من بپرس و به پاسخ قانع کننده گوش داده فراگير، که اينجا مکان مقدسي است که در آن دست چپ حضرت عباس عليهالسلام، آن درياي کرم قطع شده است. آري در اينجا دست چپ او پي شد پس از آنکه دست راستش در کنار علقمه از تن جدا گرديده بود. اشک ديدگان به رخسار روان کن و در اين غم گريه کن، که شايسته است به جاي اشک خون گريه کني.
[ صفحه 325]
|