فضل شاعري شيرين سخن است که نياي عزيز خود را با اشعاري بلند و عظمت آفرين ياد کرده و حماسههاي جاودان او را به زبان شعر ترسيم کرده است. سرودههاي او چنان در احساسات پاک، اثر نهاده که بخشي از آن شهرتي چشمگير يافتهاند. گويا قلب آتشين و جان سوختهي او در واژههاي ابياتش شور و حرارت بر پا کرده است. با هم برخي از آن اشعار را ميخوانيم:
احق الناس ان يبکي عليه
فتي ابکي الحسين بکربلاء [1] .
سزاوارترين مردم براي گريستن در حق او رادمردي است که حسين عليهالسلام را در کربلا به گريستن وا داشت.
برادر، و فرزند پدرش علي، ابوالفضل آغشته به خون،
آن که در همه حال حق برادري را چنان به جا آورد که نميتوان او را ستايش کرد و در عين تشنگي برادر خود را مقدم داشت.
|