با نگاهي گذرا به زندگي نوادگان حضرت ابوالفضل عليهالسلام درمييابيم که تمامي نسل باقي مانده از آن ماهتاب، صفاتي الهي داشتند و مردمي فرهيخته شمرده ميشدند. آنها فقيه، محدث، نسب شناس، امير و اديب بودند و به حق وارث ويژگيهاي پدر و جد بزرگوارشان به شمار ميآمدند.
اکنون که به پايان اين فصل نزديک ميشويم، سزاوار است که با ياد دو شخصيت بزرگوار به نامهاي «سيد حمزه» و «سيد محمد» بر معنويت اين دفتر بيفزاييم. سيد حمزه، گلي از گلستان بنيهاشم محسوب ميشد و
[ صفحه 125]
«ابويعلي» شهرت داشت. بارگاه پر عظمت وي اکنون در مدحيهي - نزديکي حله - آغوش پر عطوفت براي زائرين باز کرده است. سيد حمزه از راويان و عالمان علوم آل محمد صلي الله عليه و آله و سلم بود. افواج عالمان و انديشمندان به محضر درس وي حاضر ميشدند و پنهان و آشکار از آثار علمي او بهره ميبردند. برخي از محققان اين دانشمند سترگ را از «راويان با نبوغ قرن چهارم» و عالمان زمان غيبت صغري شمردهاند. [1] .
از ديگر نوادگان ابوالفضل عليهالسلام که همچون پدر و جد خويش شهد شهادت نوشيد و مظلومانه و غريبانه به ديدار خداوند شتافت، «ابوالعباس محمد» است؛ دري درخشان از خاندان بنيهاشم که در سال 342 قمري به دست مأموران بنيعباس، به شهادت رسيد. اين شخصيت والا مقام، مدتي در اصفهان به سر برد و در دوران خفقان، که مزدوران عباسي ارادتمندان اهل بيت عليهمالسلام را از دم تيغ ميگذراندند، به طور ناشناس در مغازهي آهنگري، به کار و فعاليت پرداخت. سيماي نوراني، صفات نيک و رفتار متين و بزرگوارانهي وي موجب ترديد و بدگماني برخي افراد شد. چون نسب ارجمند علوياش آشکار شد، ناگزير شتابان به سوي «خوراسگان» در پنج کيلومتري شرق اصفهان گريخت. دشمنان اهل بيت عليهمالسلام که دلي پر کينه از فرزندان بنيهاشم داشتند، به تعقيب وي پرداختند، او را دستگير کرده، فرداي آن روز به شهادت رساندند.
[ صفحه 126]
شيعيان شيفته و شيدادلان فرهيخته، ابوالعباس محمد را با احترام شاياني دفن کردند و بر مزار وي گنبدي بنا نمودند. در سال 920 قمري، نيکوکاران خيرانديش همت کرده، با شوقي افزون به توسعهي بارگاه آن سيد مظلوم پرداختند.
سال 1383 قمري، طليعهاي طلايي در خوراسگان رخ نمود و رادمردن کوشا ساختماني وسيع و با عظمت بر مزار ابوالعباس پي نهادند؛ با تلاش خستگي ناپذير سي ساله، گنبد و بارگاهي رفيع و چشمنواز بر تربت ابوالعباس محمد ساخته شد و مرقد آن شهيد والاگوهر، به سان نگيني نورافشان، زينت بخش اصفهان گرديد [2] .
اکنون بسياري از عالمان پارسا، انديشمندان سعادتمند و مؤمنان و صالحان علاقهمند به اهل بيت عليهمالسلام در جوار مرقد پر نور امامزادهي ابوالعباس محمد آرميدهاند و انبوه مردم پاک سرشت و خردمند، پروانهوار بر گرد تربت آن انسان آسماني به عبادت ميپردازند و زيارت اين شخصيت ملکوتي را ارمغاني ارزشمند براي زندگاني و توشهاي تابناک براي حيات جاودان خود ميشمرند، دست دعا و چشم اميد بر ضريح پر نور و شکوهمند وي دارند، در آغوش شوق و اميد خود، نزول اجابت ميگيرند و شادمان و خرسند از محضرش بازميگردند.
[ صفحه 129]
|