عباس عليهالسلام دين باوري هوشمند بود که در ايام زندگاني خود لحظهاي
[ صفحه 102]
زير بار ذلت و خواري نرفت، به مقامات پست و زودگذر دنيا پشت پا زد و براي شيريني لذت دنيا بندگي حکام اموي و وعدههاي پوچ آنان را نپذيرفت. او با شوق و اخلاص، جهاد در راه خدا را انتخاب کرد تا بر مرگي آگاهانه و در خدمت امام آزادگان جهان، با عزت نفس و سرفرازي شهيد شود و براي هميشهي تاريخ، درس آزادگي به انسانها دهد [1] .
او وارستهاي بلند اختر بود که با تحمل سختيها و رنجها آرمان الهي و توحيدي خود را پي گرفت و با عبور از تمام قيود زميني به مرز رهايي از ماديت و تعلق دست يافت. پروردهاي پويا و پارسايي رباني گرديد و با تعليم و تربيت مکتب خويش بر بلنداي آزادگي جاي گرفت.
آن حضرت، عزت را از خدا، پيامبر او و مؤمنان ميدانست [2] و اطاعت از زمامدار عادل و امام زمان خود را برترين افتخار و مرتبه ميشمرد. او به خوبي آموخته بود که حاجت خواستن از مردم، عزت را سلب و حيا را نابود ميکند و عزت نفس، ثمرهي بينيازي از آنچه نزد ديگران است خواهد بود. [3] از اين رو چون دشمن خواست از راههاي مختلف او را بفريبد و دنيا را مقابل ديدگانش زينت دهد، با تمام توان رد کرد و دست از ياري امام خويش برنداشت و با اين باور به ديدار محبوب خود شتافت.
[ صفحه 103]
|