[اسم، لقب و کنيه، واژه‏هايي است که عرب در مخاطب قرار دادن زنان و مردان از آنان استفاده مي‏کند. اب و ابن همراه کنيه‏ي پسران و مردان و بنت و ام پيشوند کنيه‏ي دختران و زنان است. ابعاد شخصيتي افراد زمينه‏ساز اين لفظ است، هر چند داشتن فرزندان، به ويژه نخستين فرزند، در انتخاب اين واژه نقش بسيار خواهد داشت. (المنجد في اللغة و الاعلام، ص 704 ذيل ماده کني).] ديباچه‏ي صفات اخلاقي افراد و فهرست فضايل معنوي انسانها در کنيه‏ي آنها نمايان است. عباس عليه‏السلام انساني آسماني بود که بلنداي عظمتش کنيه‏هاي بسياري براي او پديد آورد. «ابوالفضل» مشهورترين کنيه‏ي اوست که برخي از صاحب نظران را بر آن داشته تا شعاع چشمگير شخصيت عباس را بستر اين واژه بدانند. ويژگي‏هاي دوران کودکي و شکوهمندي روح‏افزاي نوجواني او، نشان از بزرگي مقام وي داشت. فرهيختگان و شعراي بسياري بهره‏مندي از فضايل بسيار را علت اين لقب دانسته‏اند. [1] . از سوي ديگر، پاره‏اي از محققان و انديشمندان بهره‏مندي از نعمت [ صفحه 31] وجود فرزندي به نام «فضل» را دليل اين کنيه شمرده‏اند. [2] . «ابوالقاسم» کنيه‏اي ديگر است. مورخان با ژرف‏نگري در واژه‏هاي معرفت آفرين زيارت اربعين، اين کلمه را کنيه‏ي آن حضرت دانسته‏اند. آنجا که جابر انصاري خطاب به اين رادمرد الهي مي‏گويد: «السلام عليک يا اباالقاسم، السلام عليک يا عباس بن علي.» سلام بر تو اي پدر قاسم و سلام بر تو اي عباس، پور علي بن ابيطالب عليه‏السلام. هر چند مورخان و نسب شناسان، فرزندي به نام «قاسم» براي آن حضرت بيان نکرده‏اند، اما شناخت اين صحابي بزرگ مرتبه، که ساليان بسياري با خاندان رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم رفت و آمد داشته و از معرفتي بيش از ديگران بهره‏مند بوده است، درستي اين کنيه را آشکار مي‏سازد [3] . [ صفحه 32]

[1] مولد العباس بن علي عليه‏السلام، ص 56؛ سردار کربلا، ص 170؛ بطل العلقمي، ج 2، ص 9؛ مقاتل الطالبيين، ص 89. [2] ر. ک: سرالسلسله و عمدة الطالب، ص 356، العباس، ص، 81 - 80. [3] ر. ک: قمر بني‏هاشم، ص 25؛ العباس، ص 80؛ بحارالانوار، ج 101؛ ص 330.