«السلام علي أبيالفضل العباس بن اميرالمؤمنين المواسي اخاه بنفسه الآخذ لغده من امسه الفادي له الواقي الساعي اليه بماءه المقطوعة يداه لعن الله قاتليه يزيد بن وقاد و حکيم بن الطفيل الطائي». [1] .
«سلام بر اباالفضل العباس پسر اميرالمؤمنين که با برادرش همياري نمود کسي که از امروزش براي فردايش (از دنيايش براي آخرتش) اندوخت و خودش را فداي برادرش و خود را سپر وي نمود و براي آوردن آب براي وي کوشش کرد، کسي که دو دستش قطع شد خدا لعنت کند قاتلان او، يزيد بن وقاد و حکيم بن طفيل طايي را.
اين زيارت را مرحوم علام مجلسي رحمهالله در دو مورد از کتاب بحارالانوار با ذکر سند از کتاب اقبال سيد بن طاووس نقل نموده است. اين زيارت منسوب به امام زمان حجت بن الحسن عليهالسلام است ولي در حالات عبدالله بن اميرالمؤمنين ترديد مجلسي رحمهالله را در اين موضوع نقل نمودم وي گفته: شايد از امام حسن عسکري عليهالسلام باشد در سند روايت آمده که از ناحيه مقدسه به دست رسيده است.
به هر صورت صدور آن را از معصوم عليهالسلام روي ظواهر مسلم ميدانند.
در اين زيارت چند فضيلت براي قمر بنيهاشم عليهالسلام ذکر شده است:
1- خود را فداي برادر نمود.
2- خود را سپر او قرار داد که در شرح حديث امام زينالعابدين عليهالسلام به اين دو جهت پرداختم و شرح دادم.
3- «الساعي اليه بماءه»؛ که کوشش نمود آبي را که خود به آن نياز داشت براي برادرش بياورد که شرح اين نيز گذشت و در جريانات شب و روز عاشورا مفصل ذکر ميشود.
4- قاتلان حضرت قمر بنيهاشم عليهالسلام را مورد لعن و نفرين قرار داده است که در شرح زيارت امام صادق عليهالسلام گذشت.
[ صفحه 109]
5- بيان شده که اباالفضل عليهالسلام در دنيا توشهي آخرت خود را مهيا نمود و به فکر آخرت بود. و اين مقامي بس والاست که انسان در فکر آخرت باشد.
6- همياري نمودن با برادرش امام حسين عليهالسلام؛ «المواسي أخاه بنفسه».
مواسات را در لغت به همياري نمودن برگرداندهاند بنابراين معناي اين فراز از زيارت اين ميشود که در همهي موارد با برادرش شريک بود و او را الگو و اسوهي خود قرار داده بود و قدم به جاي قدم وي مينهاد.
از شرحي که براي ايثار قمر بنيهاشم عليهالسلام آوردم ميتوان در مورد مواسات استفاده نمود که ايثار مرتبهاي بالاتر از مواسات است.
|