آري سرتاسر وجودش وقف اطاعت بردن از خدا و رسول و امامانش بود. مرحوم حايري مازندراني مي‏نويسد: «انه ما کان يجلس بين يديه الا باذنه کان کالعبد الذليل بين يدي المولي الجليل و کان ممتثلا لاوامره و نواهيه مطيعا له و کان له کما کان أبوه لرسول‏الله صلي الله عليه و آله و سلم». [1] . [ صفحه 106] «بدون اذن برادرش مقابل آن حضرت نمي‏نشست. در خدمت برادر مانند عبد ذليل خدمت مولاي جليل بود. اوامر و نواهي آن حضرت را امتثال مي‏نمود. براي برادرش مانند پدرش براي رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم بود.» و حتي در روز عاشورا نيز براي رفتن به ميدان جنگ خدمت برادر آمد و عرض کرد: «يا أخي هل من رخصة [2] ؛ اي برادر آيا اجازه مي‏دهي به جهاد و جنگ بروم؟».

[1] معالي‏السبطين، مجلس بيستم از فصل نهم. [2] بحارالانوار، ج 45، ص 41.