«بما صبرت» در اينجا نخست صبر را تعريف مينمايم.
مرحوم علامه مجلسي رحمهالله تعريف صبر را از محقق طبرسي رحمهالله نقل نموده است:
«الصبر: حبس النفس عن الجزع عند المکروه و هو يمنع الباطن عن الاضطراب و اللسان عن الشکاية و الاعضاء عن الحرکات غير معتادة».
«صبر عبارت است از نگهداري خويشتن از ناشکيبايي گاهي که چيز ناخوشايندي به انسان برسد و صبر اندرون انسان را از بيتابي منع مينمايد و زبان را از شکوه نگه ميدارد و اعضا را از حرکات برخلاف عادت بازميدارد».
و راغب در تعريف صبر گفته: «الصبر: الامساک في ضيق».
«صبر خود نگهداري در هنگام گرفتاري است» و نيز گفته: «الصبر حبس النفس علي ما يقتضيه العقل او الشرع او عما يقتضيان حبسها عنه».
«صبر نگهداري خويشتن است بر چيزي که عقل و يا شرع آن را ميپسندند، (يعني نبايد از چيزي که عقل و يا شرع آن را معين کردند جلو برود) يا نگه داشتن خويشتن
[ صفحه 101]
از چيزي که شرع و يا عقل نگه داشتن خود را از آن ميپسندند». معناي صبر روشن است و هر کس آن را ادراک مينمايد هر چند که نتواند آن را توصيف نمايد. [1] .
خداوند فرموده:
(و استعينوا بالصبر و الصلاة و انها لکبيرة الا علي الخاشعين). [2] .
و امام صادق عليهالسلام فرموده:
«الصبر رأس الايمان». [3] .
«جايگاه صبر نسبت به ايمان، جايگاه سر است نسبت به بدن».
يعني همچنان که با جدايي سر از بدن، جسم بيجان ميگردد، با نبودن صبر ايمان از بين ميرود.
و صبر انواعي دارد: صبر در برابر مصيبت، صبر در برابر گرفتاريها و ناملايمات، صبر در جنگ که از جنگ در راه حق فرار نکند و ضربات شمشير و خنجر و نيزه و تير را به جان بخرد.
قمر بنيهاشم عليهالسلام واجد همه اقسام صبر بود، در مدت کم داغ برادران و برادرزادگان و بنياعمام را ديد و تحمل نمود، گرفتاريهايي که در روز عاشورا ديد قابل توصيف نيست صداي العطش اطفال و ناله زنها و... که يکي از آنها کافي بود انسان را از پا درآورد ولي همه را ناديده گرفت و صبر نمود از اين جهت امام صادق عليهالسلام براي آن حضرت بهترين پاداش را از خدا ميخواهد.
|