در اين باره که چه کسي امان از عبيدالله بن زياد گرفته دو نقل است که هر دو را مي‏آورم: اول: ابومخنف نقل کرده است که عبدالله بن ابي‏المحل بن حزام پسر برادر [ صفحه 115] ام‏البنين عليهاالسلام از عبيدالله درخواست کرد که براي حضرت عباس و برادرانش امان‏نامه‏اي بنويسد، ابن‏زياد آن را نوشت و به عبدالله داد عبدالله آن را به غلام خود کزمان داد آن را نزد آنان آورد گفتند: «ابلغ خالنا السلام و قل له: انا لا حاجة لنا في الامان امان الله خير من امان ابن سمية» [1] . «به دايي ما سلام برسان و به او بگو: ما نيازي به امان نداريم امان خدا بهتر از امان پسر سميه است.» دوم: نقل شده که شمر لعنة الله عليه امان را در روز عاشورا بر آنان عرضه کرد. قمر بني‏هاشم فرمود: «لعنک الله و لعن امانک لئن کنت خالنا أتؤمننا وابن رسول‏الله لا امان له». [2] . «خدا تو را و امانت را لعنت نمايد آيا براي ما اماني هست و فرزند رسول خدا امان ندارد».

[1] ابصارالعين، ص 27. [2] همان.