از زبان حال سيد سعيد سروده است:
1- لم أنس فضلک يا أباالفضل الذي
هيهات أن يحصي ثناه مفصلا
2- يکفيک يوم الطف موقفک الذي
قد کان ألمع ما يکون و أفضلا
3- و لقد نصرت به النبي بسبطه
و غدوت في دنيا الشهادة أولا
4- و أنا الذي قد کان دائي مهلکا
و أجرتني لما استجرت مؤملا
5- ألبستني ثوب الشفاء و عدت
حيا فيک يا ساقي عطاشي کربلا
1- اي اباالفضل عليهالسلام اي شخصيتي که مدايح او قابل شماره نيست، من فضل و بزرگواري تو را فراموش نميکنم.
2- بس است تو را جايگاهت در روز عاشورا که درخشندهترين و بهترين جايگاه است.
3- به خاطر پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم سبط او را ياري نمودي و نام تو سرلوحهي دفتر شهدا شد.
4- من آن کسي هستم که به دردي هلاککننده مبتلا بودم به تو پناه آوردم پناهم دادي.
[ صفحه 212]
5- اي ساقي تشنهکامان کربلا به من لباس عافيت پوشاندي و به برکت تو عمري دوباره يافتم.
|