اين سؤالي است که در ذهن مي‏آيد، مي‏بينيم که افراد زياد به ولي‏اي از اولياءالله توسل پيدا مي‏کنند اما حاجت آنان برآورده نمي‏شود، شايد نسبت کساني که حاجت آنان در اثر توسل برآورده مي‏شود با کساني که حاجت آنها برآورده نمي‏شود، دو درصد باشد اين تفاوت چيست و دليل آن چه مي‏باشد؟ [ صفحه 194] واقع مطلب براي ما روشن نيست اما مي‏توان گفت: خداي حکيم علي‏الاطلاق و قادر مطلق اين چنين مقدر و مقرر فرموده که در دنيا هر رويدادي منشأي داشته باشد که مردم از آن آگاه باشند از باب مثال عبور از يک دريا بايستي به وسيله‏ي کشتي صورت بگيرد، پيمودن فرسنگ‏ها راه احتياج به يک وسيله سواري دارد، کار آتش سوزاندن و آب خاموش نمودن است. هر چيزي وسايل و ابزاري دارد که در دسترس مردم است و بدون آن وسايل امکان تحقق نيازها نيست اما نه به گونه‏ي علت و معلول که فلاسفه مي‏گويند و کار به جايي منتهي شود که از قدرت خدا خارج گردد، در عين حالي که وسيله قرار داده شده قدرت ازلي و ابدي خداست که همه رويدادها به آن بستگي دارد، اگر مشيتش قرار بگيرد آتش سوزان گلستان مي‏شود، انسان ناتوان روي آب اقيانوس راه مي‏رود هزار فرسنگ راه را در يک چشم به هم زدن مي‏پيمايد همه چيز تحت قدرت کامله اوست. بنابراين بايستي براي رفع نياز و احتياج به آن وسايل روي آورد ولي گاهي جهت مصلحتي اين قانون شکسته مي‏گردد و کمک گرفتن از وسايل و ابزار کنار مي‏رود که اين معناي معجزه و کرامت است. بناي خدا بر اين است که کسي که از دنيا به عالم برزخ منتقل شد دستش از دنيا و تصرف در آن کوتاه گردد و نتواند کاري را انجام دهد ولي راه بسته نيست و از خدا سلب قدرت نمي‏شود، بلکه روي مصلحت اولياي خدا و مقربان به درگاه به اذن خدا در عالم برزخ بر اين دنيا ناظرند و در آن تصرف مي‏نمايند يا به نحو وسيله و ارتباط و يا به نحو فاعل و انجام دهنده، مريض را شفا مي‏دهند نابينا را بينا و بينا را نابينا، فقير را غني و غني را فقير مي‏نمايند، تا تقدير الهي و مشيتش بر چه باشد. بعد از روشن شدن اين مطلب عرض مي‏کنم: يکي از کساني که بعد از درگذشت از اين عالم خاکي بر جهان هستي نظارت دارد و در آن تصرف مي‏نمايد يا به نحو وسيله و يا به نحو انجام دهنده باب‏الحوايج حضرت اباالفضل العباس عليه‏السلام است معجزات و [ صفحه 195] کرامات آن حضرت آن‏قدر فراوان است که قابل شماره نيست و در اين مورد ده‏ها جلد کتاب لازم است و قابل انکار نيست، بعضي از نويسندگان به ذکر کرامات و معجزات وي پرداخته‏اند و حق مطلب را تا حدي ادا کرده‏اند، حقير نيز براي تبرک و تيمن چند کرامت از کرامت‏هاي آن حضرت را ذکر مي‏نمايم: