«نزد خردمندان روشن است که لطف الهي (پس از فرستادن پيامبر)، منحصر است در تعيين امام (تا مردماني بي راهبر و مربّي و معلم نمانند و کتاب و سنت، شارحي لايق و مطمئن داشته باشد...» و وجود امام ـ به خودي خود ـ لطف است از سوي خداوند. و تصرف او در امور (و حضور اجتماعي و تشکيل حکومت اسلامي و نشر تربيت قرآني به وسيله او) لطفي ديگر است. و غيبت او مربوط به خود ما است». [1] . [ صفحه 15]