کساني که به خدمت ائمه عليهمالسلام ميرسيدند مسائل برايشان حل ميشد؛ چرا که آنها راهنماياني بودند که بر عالم غيب احاطه داشتند و تکليف مراجعه کننده را به روشني مشخص ميکردند.
اما در زمان غيبت امام عليهالسلام وضع طور ديگري است. اگر کسي از مراجع بزرگ تقليد
[ صفحه 152]
همچون صاحب جواهر، شيخ انصاري و يا سيد بحرالعلوم بپرسد که آيا اين احکامي که شما گفتهايد حکم خدا است؟ پاسخ خواهند داد: نه، ما اين گونه تشخيص دادهايم و معتقديم که آنچه گفتهايم حکم خدا است. اگر شما به اين احکام عمل کرديد و مطابق با واقع درآمد که بسيار خوب، اما اگر مخالف احکام واقعي بود معذوريد و راهي به جز اين وجود ندارد. فقدان امام در بين مصيبت بزرگي است. اين مسئله تقدير الهي است و ما دخالتي در آن نداريم. پس بايد به تکليف عمل کنيم.
مرحوم محقق خراساني از منبريهاي خوب بود که آن وقتها (چهل سال پيش) به کربلا و عتبات ميآمدند و منبر ميرفتند و من هم گاهي از منبرهاي ايشان بهره ميبردم. شبي در مدرسه صميميه منبر رفتند و فرمودند از اين که در زمان غيبت هستيد، خيلي تأسف نخوريد، گرچه نعمت بسيار بزرگي را از دست دادهايد. در اين زمان براي حل مشکلات ديني خود نميتوانيد به امام معصوم مراجعه کنيد و بايد از مراجع تقليد بپرسيد. آنها نيز خواهند گفت: ما نميدانيم احکامي که استنباط ميکنيم مطابق واقع است يا نه، و فقط وظيفه خود را انجام ميدهيم. اما اگر در زمان معصوم بوديد و در اداي واجبات کوتاهي ميکرديد، کار بسيار مشکلتر ميشد. کساني که در زمان معصوم بودند اما استفاده نکردند وضعشان بسيار بدتر است از کسي که در زمان غيبت زندگي کرده و گناهي مرتکب شده است.
|