ترديد دارد، نميداند چه بکند و کدام راه را برود، آيا در چنين حالي بيگدار به آب بزند يا بيشتر مطالعه کند؟ اما افسوس که ديگر وامانده است ناچار بايد به ديگري پناه برد و راه و چاره را از او بخواهد و بجويد. خوشبخت، طرف مشورتي که آنچه لازمهي صلاح و خيرانديشي است اظهار دارد و رأي صائب را در طبق اخلاص نهد و جلو شخص متحير بگذارد و بيچاره شخصي که از اظهار نظر صحيح، دريغ ورزد و از رأي رزين خويش، بخل کند.
من استشار اخاه فلم: يمحضه محض الرأي سلبه الله عزوجل رايه. [1] .
کسي که با برادر ديني خود مشورت کند و طرف مشورت، خالصانه رأي خويش را نگويد، خداوند عزيز و بزرگ رأي (صائب ) او را از او ميگيرد.
|