انسان گاهي احتياج به کمک دارد و بايد از مساعدت ديگران بهرهمند شود. اگر شخصي ذاتا بردبار باشد و در برخورد با اشخاص بر اعصابش مسلط باشد،زهي سعادت او که مورد علاقهي مردم خواهد بود و اگر طبعا چنين حالي در او نباشد، ولي بتواند صفت پسنديدهي حلم را در خود ايجاد کند و در معاشرت و رفتار با افراد آن را به کار برد و به وسيلهي اين صفت، از اعمال ناروا و توهيني که به او ميشود اغماض کند، باز شخصي محبوب و دوست داشتني خواهد شد و در اثر همين محبوبيت در مواقع لزوم، مردم طرفدار او شده و به او حق
[ صفحه 118]
ميدهند. در نتيجه از پشتيباني اکثريت مردم برخوردار ميشود. زيرا کسي که مورد توهين و آزار واقع شود ولي حلم ورزد، همچون مظلومي است که دفاع اشخاص از او فطري است.
کفي بالحلم ناصرا. [1] .
براي ياري انسان، حلم و بردباري، کافي است.
|