آدمي بايد ناصح و خيرخواه مردم باشد و در مواقع لزوم آنان را نصيحت کند. آري بايد از خيرخواهي و راهنمايي همنوعان ازهيچ کوششي دريغ نورزيد. البته اگر اين صفت به منظورخشنودي خداوند در شخص پديد آمد و کاملا از تظاهر و اغراض - مانند محبوب کردن خود و يا تلافي و جبران - برکنار باشد، انسانيت آن شخص را ثابت مي‏کند. در روز واپسين که نامه‏ي عمل را به دست آدمي مي‏دهند و کارهاي خوب و بد هر شخصي به خود او نشان داده مي‏شود و خوبيها [ صفحه 99] از يکديگر متمايز و ارزش آنها معلوم مي‏شود، مشاهده خواهد کرد که خيرخواهي براي مردم و راهنمايي آنان با ارزشترين اعمال بوده است. عليک بالنصح لله في خلقه، فلن تلقاه بعمل افضل منه [1] . براي خدا خيرخواه مردم باش، زيرا هيچ عملي را در روز قيامت بهتر از آن نخواهي ديد.

[1] اصول کافي، ج 2، ص 164.