هشام بن الحکم گويد: از جمله سؤالاتي که زنديق از امام صادق - عليه‏السلام - نمود اين بود که گفت: پيشگوئي (کاهنان) از چه چيزي سرچشمه مي‏گيرد؟ و آنها اين خبرها را از کجا مي‏آورند و به مردم مي‏گويند؟ حضرت فرمود: پيشگوئي و کهانت در زمان جاهليت هميشه در دوران‏هائي بود که ميان پيامبران فاصله مي‏افتاد (و مردم از وجود پيامبران محروم بودند) در اين دورانها کاهن براي مردم به منزله‏ي حاکم و قاضي که مردم مشکلاتشان را بر او عرضه مي‏کردند و از او خبر مي‏گرفتند، و او به آنها خبرهائي مي‏داد. و اين مطلب ناشي بود يا از فراست و ذکاوت و تيزبيني بي حد آنها، و يا وسوسه نفس، و فطنت روح به اضافه‏ي مطالبي که به قلب و دل او مي‏افتاد، زيرا [ صفحه 443] مطالبي که از آن خبر مي‏داد مربوط به حوادث آشکار زميني، پس شيطان آن را مي‏دانست و آن را به کاهن القا مي‏نمود، و او را خبر مي‏داد به آنچه در اطراف و اکناف زمين واقع مي‏شد (يا مي‏شود). و اما اخبار آسمان پس مسأله چنين بود که شياطين به نقاطي از آسمان صعود مي‏کردند، و استراق سمع مي‏کردند، و چنين نبود که آنها از آنجا طرد شوند يا با ستاره‏گان زده و رانده شوند. و هنگامي که آنها بعدا از استراق سمع منع شدند تا مطلبي که مشابه وحي آسماني باشد به زمين نرسد و امر بر مردم مشتبه نگردد، و ندانند آنچه که از ناحيه‏ي خدا از باب حجت آمده است کدام است. و شياطين اخباري که خداوند درباره‏ي بندگانش بود، به صورت جسته و گريخته از آسمان مي‏شنيدند و مي‏گرفتند و به دل کاهنان و پيشگويان مي‏انداختند، و هرگاه کلماتي از خود با آن مخلوط مي‏ساختند حق و باطل به هم مخلوط مي‏شد. پس هر خبري که کاهن مي‏دهد مطابق با واقع است همان خبري است که شيطان شنيده و به او خبر داده است. و هر چيزي که در آن خطا باشد اين همان اضافه‏هائي است که شيطان از خود زياد کرده است. و از زماني که شياطين از استراق سمع منع شدند، کهانت و پيشگوئي قطع شد و پايان يافت. و اما امروز شياطين تنها اخباري را به کاهنان خود القاء مي‏کنند که مربوط مي‏شود به گفتگوهاي مردم (آنچه مي‏گويند و آنچه درباره‏ي آن صحبت مي‏کنند) و شياطين چيزهائي را به کاهنان منتقل مي‏کنند که مربوط مي‏شود به وقائعي که در مناطق دور واقع مي‏شود مثل دزدي که دستبرد مي‏زند. و کسي که شخصي را مي‏کشد، و غائبي که مخفي مي‏شود، و آنها در اين زمينه مانند مردم هستند که در اخبار خود يا دروغگو يا راستگو هستند. گفتم: چگونه شياطين به آسمان صعود نمودند در حالي که آنها از نظر خلقت [ صفحه 444] و غلظت، مانند مردم بودند به طوري که براي حضرت سليمان - عليه‏السلام - ساختماني مي‏ساختند که مردم از بناء آن عاجز بودند. حضرت فرمود: آنها براي سليمان داراي جسم غليظ شدند همان طوري که براي او تسخير شدند و تحت امر او قرار داده شدند در حالي که آنها مخلوقي رقيق و غذايشان نسيم بود، و دليل بر اين حقيقت صعود آنها به آسمان براي استراق سمع است و معلوم است که جسم غليظ نمي‏تواند بالا برود مگر به وسيله‏ي نردبان يا ابزاري ديگر. [1] .

[1] الاحتجاج: 185، بحارالأنوار: ج 60 ص 77 ح 30.