ابونجران گويد: به امام صادق - عليه‏السلام - عرض کردم: خويشاوندي دارم که شما را دوست مي‏دارد، ولي شراب آبجو مي‏خورد. حنان گويد: و ابونجران خود همان شخصي بود که شراب مي‏خورد، ولي با کنايه اين مطلب را گفت. حضرت صادق - عليه‏السلام - فرمود: آيا مست مي‏شود؟ ابونجران گفت: فدايت شوم؛ آري به خدا، او مست هم مي‏شود. حضرت فرمود: آيا نماز را نيز ترک مي‏کند؟ گفت: گاهي به کنيزش مي‏گويد: ديروز نماز خواندم، و گاهي (در پاسخ اينکه آيا نماز خواندي) مي‏گويد: بله، سه بار نماز خواندم، و گاهي به کنيزش مي‏گويد: نماز صبح را ديروز خواندم ولي کنيز به او مي‏گويد: نه به خدا؛ نماز نخواندي و ما تو را بيدار کرديم، و تلاش زياد کرديم که بيدار بشوي. حضرت صادق - عليه‏السلام - دست مبارکش را مدت زيادي روي پيشانيش گذاشت، سپس برداشت، و فرمود: به او بگو: شراب را ترک کند، گر چه يک قدم او لغزيده است ولي قدم ثابتي در مودت و محبت ما اهل بيت دارد (و همين ارتباط او را نجات خواهد داد). - توضيح: گذاردن دست روي پيشاني که توسط حضرت انجام گرفت نشانه‏ي تأثر و تنفر حضرت از گناه و معصيت است. [1] .

[1] رجال الکشي: ص 272، بحارالأنوار: ج 76 ص 173 ح 19.